بخشش چیست ؟ چرا باید ببخشیم ؟ و بخشش چه ارتباطی با دریافت آگاهی دارد؟
- 10 بهمن 1399
- admin98
- یک نظر
بخشش حقیقی در مورد، فرد دیگری نیست.بخشش واقعی پاک کردن،گره های انرژی از بدنتان است.شما به احساسات حقیقی تان احترام میگذارید و بعد می بینید که داستان کاملا تغییر خواهد کرد.هر چه زخم عمیق تر باشد نیاز به عشق و بخشش بزرگتری هست و همین امر زخم ها را به پتانسیلی برای جهش آگاهی تبدیل می کند.بجز بخشیدن اشخاص و یا شرایطی که منجر به آسیب شما شده اند راه دیگری برای عبور از این تنگنا وجود ندارد.زمانی که فرد یا موضوعی را می بخشید.به معنای واقعی کلمه راه را برای عبور نور باز می کنید. پس عملا بخشش و عشق ورزیدن به معنی دریافت آگاهی است.
پاکسازی تمام بندها
بهترین راه بخشش انسانها برای پاکسازی کامل خود و رسیدن به عشق بی قید و شرط آن است که بدانی دیگران برای کمک به پاره شدن بندها و بستگیهای تو آمده اند.آنها بدون آن که بدانند در فیلم زندگی ات نقشهای منفی را بازی میکنند ولی در نهایت روزی باید بفهمی که آنها فرشتگان نجات تو برای پاکسازی تمام بندها و بستگی ها هستند و باید آنها را ستایش کنی.
هر لحظه که با عملشان شاید باعث غصه و یا ناراحتی ات شوند چون دارند هر لحظه درسهای زندگی تو را به تو گوشزد میکنند که کدام بخش درونت را باید پاکسازی کنی تا سبک بال تر پرواز کنی.پس سپاسگزار باش از دستهایی که به تو سیلی میزند که آنها بزرگترین فرشته نجات تو هستند و برای رهایی و آموختن درسی به نزد تو آمده اند.
سایه ما
هر بخش از وجود ما هدیه ای در خود دارد.هر احساس و هر ویژگی ای که داریم به ما کمک می کند تا راهمان را به سوی نور و یگانگی پیدا کنیم.همه ما سایه ای داریم که بخشی از واقعیت کامل ماست.سایه ما وظیفه دارد به ما نشان دهد در کجا ناقص هستیم و باید کامل شویم.سایه ما اینجاست تا به ما عشق، مهربانی و بخشش را بیاموزد.هنگامی که سایه خود را می پذیریم،خود را شفا میدهیم.هنگامی که این بخش ها را با نور آگاهی روشن می کنیم و هدایای مقدس آنها را می یابیم، همین بخش ها موجب دگرگونی های اساسی در زندگی مان می شوند.در این زمان رها و آزاد خواهیم بود.
عشق
عشق و بخشش چه ارتباطی دارند؟
عشق هرگز مالک نمی شود.عشق به معشوق آزادی می بخشد.عشق هدیه ای بدون قید و شرط است.عشق تجارت نیست.عشق درخواست و تقاضایی ندارد و به دنبال دریافت چیزی نیست فقط می بخشد و در این بخشش شکوفا می شود و گل های وجود را نمایان می سازد.
عشق دو نوع دارد:
اول:
عشق از روی نیاز یا کمبود عشق،که در حقیقت عشق نیست؛ چرا که هر دو طرف در حد نیاز و به عنوان یک وسیله از آن بهره می گیرند .
دوم:
عشق از روی بخشش و وجود،که عشق حقیقی است؛ چرا که عشق از روی بخشش، از روی ارزش محبت، از فردی بالغ، و به جهت وفور عشق است که جاری میشود.
عشق حقیقی در اوج بی نیازی است
تا زمانی که ما نیازمندیم نمى توانیم به معنای حقیقی عاشق باشیم، عشق حقیقی در اوج بی نیازی است.در اوج بخشش بدون چشم داشت است، عشق کالا نیست که در طلب چیزی به کسی بخشیده شود،عشق حقیقی، عشق بدون شرط است،عشق ورزی معامله نیست، حساب و کتاب ندارد،عشق حقیقی بی حساب بخشیدن است.ناب و خالص، پاک و بی ریا، بی دلیل، بدون چشم داشت، اینها کیفیات حقیقی عشقند.
عشقِ انسان آگاه و بیدار به تو آزادی میدهد
عشقِ انسان آگاه و بیدار به تو آزادی میدهد.عشقِ انسان نا آگاه، عشق نیست، گدایی است.او میخواهد که دوستش بداری.میخواهد که بیشتر و بیشتر عشق بگیرد. عشق او چیزی جز شهوت نیست. شهوتی که لباس عشق بر تن کرده است اما عشقِ یک انسان بیدار درست عکس این است.عشق یک امپراطور است. در کنارش،ملکه میشوی، نه اسباب شهوترانی.او بسیار دارد و از غنای خویش میبخشد.عشق او بخشش بی قید و شرط است. سهیم کردن است. بدون هیچ مطالبه و توقعی. بدون هیچ انتظاری برای جبران و باز پس گرفتن.
چگونه متوجه شویم که رها هستیم ؟
هر زمان که به جای ترس و اضطراب، احساس شادی و آسودگی می کنیم؛رها هستیم.هر زمان که از عقاید خوب و بد دیگران مستقل باشیم؛رها هستیم. وقتی نیاز به تائید را از دست می دهیم،رها هستیم.وقتی قبول داریم که به حد کافی خوب هستیم؛رها هستیم.وقتی تسلیم لحظه اکنون می شویم،تسلیم آنچه هست؛و قبول می کنیم که عالم هستی پشتیبان شماست.رها هستیم.وقتی که رنجش ها و غم ها را رها و بخشش را انتخاب می کنیم، رها هستیم.
بخشش به چه معناست؟
بخشش به این معناست که شِکوه و شکایت را کنار بگذاری و از شرّ اندوه خلاص شوی.بخشش هنگامی اتفاق میافتد که بفهمی شکوه و شکایت تو چیزی را عوض نمیکند، جز آن که احساسی از یک خود دروغین را فربهتر کند.بخشش،یعنی مقاومت نکردن در برابر زندگی؛یعنی اجازه دادن به زندگی که در تو زندگی کند.
در مقابل بخشش، چه چیزی قرار دارد؟
درد و رنج، جریانی حقیر از انرژی حیاتی و در بسیاری از موارد بیماری جسمی.
اشاره
هرچیزی که عصبانی و تحریکت می کند در عین حال به یک بخش از درونت که نیاز به درمان و بخشش دارد اشاره می کند.
روشن ضمیری
بسیار اندک اند کسانی که با چشم خودشان می بینند و با قلب خودشان حس می کنند.استاد در را می گشاید،اما این تو هستی که باید از آن عبور کنی.روشن ضمیری یک مقصد نیست،وضعیتی از ذهن و قلب است.رقصی است بین ماده و روح،عشق و بخشش،اکنون و همیشه، و فرد با کل.تصور کنید که از میان یک در و مانع بزرگ عبور می کنید.زمانی که به پشت سرتان نگاه می کنید در می یابید که دری وجود نداشته است!
عدم پذیرش
اگر از وضعیتی متنفر و منزجر باشید؛ در واقع بوسیلهی عدم پذیرش آن وضعیت را به خودتان جلب می کنید، چون از هرچه بدتان بیاید سرتان می آید و از هرچه بترسید همان را به سوی خود جذب می کنید. مثلا کسی به شما بی انصافی روا داشته و شما نیز از خشم و نفرت آکنده اید و نمی توانید او را ببخشید، زمان می گذرد و دوباره شخص دیگری عینا همان کار را با شما می کند، مدتی بعد میگذرد مجددا همان تجربهی تکراری را از طرف شخصی دیگر پشت سر میگذارید.دلیل این امر این است که شما به جای بخشش و عشق، تصویر بی انصافی و بی عدالتی را در ذهن نیمه هشیارتان (ضمیر ناخودآگاه) نقش کرده اید و این موضوع آنقدر در زندگیتان تکرار می شود که تصور می کنید دچار لعن و نفرین و طلسم یا بداقبالی و بی عدالتی شده اید.
بخشش چاره کار است
خشم و کینه را در خود نگه ندارید؛ کاری کنید که امروز آخرین روزی باشد که اسیر ناراحتیهای قدیمی هستید. چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است، فقط یک بخش از کتاب زندگی شماست. فقط کافی است که کتاب را ورق بزنید. همه ما بخاطر تصمیمات خودمان و دیگران صدمه دیدهایم و با اینکه درد و ناراحتی ناشی از این تجربیات کاملاً طبیعی هستند، گاهی اوقات برای مدتی طولانی در شما میمانند و انعکاس آن در رفتارتان مشاهده میشود. احساس خشم و کینه ما را وا میدارد که همان درد را دوباره و دوباره برای خودمان تکرار کنیم و فراموش کردن آن برایمان سخت شود.
بخشش چاره کار است. باعث میشود بتوانید بدون مقابله کردن با گذشته، روی زمان حال تمرکز کنید. برای دریافتن قدرت بینهایت چیزی که در آینده اتفاق میافتد، باید هر چیزی که پشت سرتان است را ببخشید. بدون بخشش، زخمها هیچوقت خوب نمیشوند و رشد فردی شما حاصل نخواهد شد.
به خود تاکید کنید:
من ذهن خود را از بند گذشته رها می سازم.
هر یک از ما اثری از خود روی زمین به یادگار میگذاریم و زمین همان را به ما منعکس خواهد کرد. پس سعی کنیم آثارمان زیبا باشد. آگاهانه زندگی کنیم.
هنر بخشش
هستی همواره در پی جبران نیکی های توست.هر چه به هستی ببخشی،هزاران برابرش را به تو باز میگرداند؛هستی به تو باز می گردد.تو یک شاخه گل هدیه میکنی و هزاران شاخه گل از همه سو بر سرو رویت باریدن می گیرد.به مالت نچسب اگر مایلی واقعا ثروتمند شوی،اگر می خواهی دنیای درونی غنی و پرمایه یی داشته باشی ،هنر بخشش را بیاموز…
اگر واقعا در پی ثروتی،هنر سخاوت رابیاموز.برای بخشش نیاز به قلب و روحی بزرگ داری.هرچقدر قلب و روحت بزرگتر باشد.غنی تر و سرشار از عشق و توانگری می شوی.
بخشش مسیرتان را باز می کند
هر کسی که «درد» و «آسیب» را به شما تحمیل کرده است را ببخشید. به خاطر داشته باشید که بخشش برای دیگران نیست برای شماست.بخشش صرفا فراموش کردن نیست،آن یادآوری بدون خشم است.قدرت شما را آزاد میکند.ذهن، بدن و روح شما را بهبود می بخشد..مسیرتان را به یک مکان جدید، «صلح» باز می کند که در آن شما می توانید با وجود آنچه که برایتان اتفاق افتاده است،ادامه دهید.
تمرین بخشش
شفا یا به عبارتی بهبودی،رهایی از گذشته است.همه درگذشته خود،ناکامی و رنج را تجربه کرده اند.تنها یک راه برای رهایی از گذشته وجود دارد و آن تمرین بخشش است.بدون بخشش نمیتوانید گذشته خود را رها کنید!
ببخشید و رها کنید
هستی با چرخش فصول جلوه های گوناگون خویش را به ما نثار میکند .باشد كه ما نیز با عشق و شفقت،با بخشش و گذشت،بودن خويش را به هستى هديه دهيم.بودنی از جنس روح به همراه قلبی پُر عشق.به مراقبه بنشینید و پروسه بخشش را تمام کنید نگذارید کوچکترین کدورتی از کسی بماند.ﺑﺨﺸﻮﺩﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺪﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ بلکه ﺗﻐﯿﯿﺮدادن ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ.ببخشید و رها کنید و آرامش را به خود هدیه دهید.
رشد در عبور دادن است
بخشش،اتم های یک جان سخت را تغییر می دهد.آنچه را دوست می دارید ببخشید.از آن کم نمی شود.آب زلال در گودال ها مرداب می شود تنها رودها که جاری اند به دریاها می پیوندند.
پلی برای همبستگی
عشق و معرفت خویش را همواره نجوا و جاری کن خصوصا بر کسانی که به ظاهر تو را مورد آزار قرار ميدهند.آنان بیشتر نیازمند عشق و موهبت هستند.عشق و بخشش از نفرت،پلی برای همبستگی میسازند.
عاشقان حقیقی امپراطوران عالم بخشش اند.آنها کاسه به دست نمیگیرند و محبت گدایی نمیکنند.آنها فقط دوست ميدارند و دوست ميدارند هرچه بیشتر دوست بداری،خزانه قلبت ازعشق سرشارتر میشود.
بخشش زمانی رخ می دهد که بتوانید ” گنج درون رنج “ تان را پیدا کنید و هدایایی که تجارب زندگی تان در اختیار شما قرار داده اند را دریابید.
راه حل
عشق راه حل است،مدیتیشن راه حل است،بخشش راه حل است،آگاهی راه حل است.یک عمل كوچك محبت آميز راه حل است.درك قدرتمان راه حل است.سنجيده عمل كردن راه حل است،شما راه حل هستيد.