قانون جذب چیست و چگونه از آن به صورت صحیح استفاده کنیم؟

قانون جذب ،قوی ترین قانون کائنات به شمار می رود . درست همانند با قانون جاذبه ، همواره موثر و در تکاپو است .در همین لحظه هم در زندگی ات نقش خودش را انجام می دهد. به بیان ساده تر ، قانون جذب می گوید که تو بر هر چه تمرکز داشته باشی ،همان را به سمت زندگی خود جذب می کنی . انرژی و توجه خودت را معطوف هر چیزی بکنی ، همان چیز به سوی خود تو بر می گردد . در نتیجه اگر بر جنبه های خوب و مثبت زندگی خود تمرکز کنی ، موارد خوب و مثبت بیشتری را در زندگی ات جذب می کنی و اگر بر نداشتن و منفی گرایی تمرکز داشته باشی،در این صورت همین ها را در زندگی ات جذب می کنی.

قانون جذب می گوید : از هر جنسی هستید، به سوی همان می روید. یعنی همیشه همسان خود را جذب می کنید. هر چیز که در جستن آنی، آنی… اگر با اتفاقات و افراد خوب مواجه می شوید یعنی از جنس آنها هستید و اگر افراد « من دار» را به خود جذب می کنید، بدانید که من دارید. اگر اوضاع بیرون شما خراب یا نامناسب است بدانید که درونا مشکلاتی دارید که باید بر روی آنها کار کنید. اگر افراد مثبت و با عشق با شما همراه می شوند، شما از آن جنس هستید. اگر شادی جذب می کنید، از جنس شادی و اگر غم جذب می کنید، از جنس درد و غم هستید.

استدلال فیزیکی برای قانون جذب

وقتی موضوعی در ذهن تصور می‌شود،مغز و افکار انرژی تولید می‌کند.انرژی ذهنی بر انرژی کائنات اثر می‌گذارد و قانون جاذبه عمل می‌کند.تو هر چیزی که بخواهی را جذب نمی کنی و بدست نمی آوری !تو همان چیزی را جذب می کنی که هستی !

می خواهی چیز متفاوتی جذب زندگی تو شود ؟

راه حل ساده است ، متفاوت شو! نمی شود اخلاقت ، رفتارت ، کلامت ،نشست و برخاست هایت یک چیز باشد و رویاها و آرزوهایت چیز دیگر،تو باید با آرزوهایت در یک طیف قرار بگیری .کلامت،رفتارت و …همگی باید بوی رویاهایت را بدهد.

هر چقدر زیباتر شوی کسی زیباتر را پیدا می کنی.

و هر چقدر مهربانتر شوی و عاشق تر مهربانترین و عاشق ترین را جذب خواهی کرد !!!

و هرچقدر آرامتر باشی این آرامشت را به عشقت نیز منتقل خواهی کرد …

آن چه از جنس افکار توست به سمت تو در حال حرکت است.همانطور که تو به سمت آن در حركتى پس آرام و آسوده باش و بگذار هستی کار خودش را در زمان خودش بکند.درسهايي كه در مدرسه زمين مي آموزيد را جدي بگيريد.هر چه زودتر نسبت به آن ها آگاه شويد …

10 گام قانون جذب

1.انتخاب هدف

2.باور قوی

3.نوشتن اهداف

4.تایید و تصدیق آن

5.خوشبین و مثبت بودن

6.حرکت کردن

7.مدیتیشن

8.تجسم و تصویرسازی

9.احساس خوب

10.ابراز قدردانی و سپاسگزاری

‌تکنیک هایی جهت جذب آرامش و رفع تنش

1. بیشتر ببخشید

2. دائم در حال یادگیری و مطالعه باشید

3. فعالیت فیزیکی روزانه و مرتب داشته باشید

4. از محیط های تنش زا دوری جسته و در بحث و مجادله ها مداخله نکنید

5. حداقل ماهی یکبار به دامان طبیعت بروید

6. موزیک آرام و انرژی بخش گوش دهید

7. با کودکان و سالمندان بیشتر معاشرت کنید

8. مراقبه کنید.

دوست داشتن خود

به خودت احترام بگذار و عشق بورز تا کسانی را به طرف خودت جذب کنی که دوستت دارند و برایت احترام قائلند.وقتی احساس بدی نسبت به خودت داری،‌از ورود عشق به درونت جلوگیری میکنی و در عوض موقعیت ها و افرادی را به طرف خودت جذب می کنی که احساس بد تو را بیشتر می کنند.اگر همه حواست را متوجه ویژگی های مثبت وجودت کنی، ‌قانون جذب خصوصیات بی نظیر دیگرت را آشکار خواهد کرد.ابتدا خودت را دوست بدار و به خود رسیدگی کن تا بازتابی از این عشق را در بیرون نیز ببینی.

از سر عشق و احترام با خودت رفتار کن تا افرادی را که به تو عشق و احترام نشان می دهند به سوی خود جذب کنی.اگر دیگران به صورتی که می خواهید با شما رفتار نمی کنند.حتما الگویی در آگاهی تان وجود دارد که چنین رفتاری را جذب می کنید پس آن الگو را پیدا کنید و کم کم  همه چیز را با عشق متبرک کنید.

یگانگی

به خاطر داشته باشید که دو نوع ملاقات وجود دارد:

اولین ملاقات، میان مذکر و مونث درون شما صورت می‌گیرد.و ملاقات نهایی، ملاقات شما به عنوان یک انسان کامل، با خداوند و کل هستی است. اولین ملاقات زمانی رخ می‌دهد که قطب‌های درونی‌تان با یکدیگر در تضاد نباشند.تقسیم‌بندی‌ها از بین بروند،و تبدیل به یک شوید. و هنگامی که شما یکی می‌شوید،خداوند به سوی شما جذب می‌شود،زیرا یگانه، یگانه را به سوی خود جذب می‌کند.پرواز تنهایی به سوی تنهایی.پرواز شما به سوی خدا، و خدا به سوی شما.

سرچشمه

هنگامی که شما انرژی درستی ایجاد کنید مردم یا موقعیت های زیادی را جذب می کنید.با استفاده از انرژی قلبی تان و مراقبه سریع تر پیشرفت می کنید زیرا با سرچشمه هماهنگ هستید،هشیاری مرکزی کیهانی.وقتی شما یک انسانِ حقیقتا شاد هستید طبیعتا همه می خواهند در کنارِ شما باشند.شادی و انرژی درونی تان جذب کننده است و دیگران بدون اینکه بدانند دلیلش چیست جذب انرژی سرشار شما می شوند.زیرا نور و روشنایی درون تان برکت دنیاست.مردمانی که خویشتن را کشف کرده اند،دریافته اند که هزاران نفر به سمت آنان جذب می شوند، ولی آنان این را نطلبیده اند.

احساس و عشق

این هرگز ایده‌ی خوبی نیست که دنبالِ رابطه‌ای باشید که در آن یک شخص به عنوان تکیه‌گاه و قوتِ قلب شما باشد و شما را از لحاظ عاطفی حمایت کند.به این دلیل که قانون جذب نمی‌تواند چیزی متفاوت از احساسی که دارید را به شما بدهد.قانون جذب نمی‌تواند یک فردِ متعادل و خوشحال را برای شما بیاورد، اگر خودتان الآن این‌طور نیستید. عملِ شما یا حرفی که می‌زنید اصلا مهم نیست، قانون جذب کسی را به سمتِ شما میاورد که شبیهِ کسی است که شما معمولا هستید.

اینکه ما به سوی چه کسی جذب می شویم و با او پیوند درونی می‌خوریم و یا ازدواج می کنیم، به هیچ رو ‎تصادفی نیست.هر کسی را که ما به زندگی خود جذب می‌کنیم، برای حرکتمان به سوی مرحله بعدی و تکامل شخصیتمان در زندگیمان حضور می یابد.این افراد به گونه ای با ما رفتار می کنند تا قسمت هایی از وجودمان  که برای بهبود یافتن نیاز  به تغییر دارد را به ما نشان دهند.

وقتی که به طور کامل مسئولیت زندگی خود را می پذیریم، در می یابیم روابطی که ایجاد می کنیم نه تنها تصادفی نیستند، بلکه فرصت های از پیش طراحی شده ای برای بهبود زخم های روحی و عاطفی و رشد درونی ما هستند.

هر کس آرزویی دارد، هر چیزی که می‌خواهد فقط به یک دلیل است: او مطمئن است که داشتنِ آن چیز احساسِ خوبی به او می دهد.این نکته مهم است که درک کنید شما قبل از داشتن خواسته تان باید احساس خوبی داشته باشید تا آن چیز یا خواسته بتواند به سمت شما بیاید.به زبانِ ساده، اگر با خودتان خوشحال نیستید، اگر از زندگی‌ احساسِ رضایت نمی‌کنید، جذبِ شریکِ عاطفی فقط اختلافات رو تشدید می‌کند؛ چون هر اقدامی که از موضعِ فقدان یا کمبود انجام شود نتیجه‌ی عکس دارد.

خلق

اگر خودتان واقعا خوب نباشید بی فایده است منتظر یک رابطه،دوست و همسر خوب باشید.زیرا شما فقط می توانید افرادی مانند خود را به سمت خود جذب کنید.راهِ جذب دیگران دوست داشتن خویش است.افراد جذاب، به قضاوت در مورد خود و دیگران نمی اندیشند.آنها نشانه های عشق را در می یابند.به عشق می اندیشند، و با هر عملشان عشقشان را بیان میکنند.

ما هیچ کس را به صورت تصادفی انتخاب نمی کنیم ؛بلکه با آنهایی ملاقات می کنیم که از قبل در  ناخودآگاه ما حضور داشتند و هم انرژی و هم فرکانس با ما هستند.آرزوهایت ،دیدارهایت ،جذب هایت اول در ذهنت خلق می شوندو بعد نمود بیرونی آن، در دنیای ماده و اشکال به تو می رسد.

اتصال

برای اتصال به انسانی بیدار، فقط کافی است شما کمی بیدار باشید. زیرا هر چیزی می تواند شبیه خود را جذب کند. برای بودن در کنار یک روشن بین باید کمی هوشیارتر از آن چیزی باشید که معمولا در زندگی لازم است. جامعه از شما می خواهد مانند آدم آهنی مکانیکی عمل کنید. ولی وقتی به سوی استادی می روید، او از شما انتظار دارد که این بی اختیاری را کنار گذاشته و هوشیارتر عمل کنید! تنها غرق در دیدن اشیا نشوید، بلکه همزمان هستی خویش را نیز به یاد داشته باشید! یعنی مستمر شاهد و ناظر خود باشید!

شاگردان بودا مراقبه می کردند زیرا یک صبح زیبا را نباید از دست داد.

وقتی پرندگان خورشید صبحگاهی را ستایش و تحسین می کنند شما نیز خدا را ستایش کنید…

وقتی درختان با وزش باد به این سو و آن سو می روند شما نیز باید جشن بگیرید….

و در این رقص ابدی شرکت کنید روز دیگری متولد شده است، گذشته را فراموش کنید در گذشته بمیرید و از نو متولد شوید.

به هر جا مهاجرت کنید حتی به کره مریخ هم که بروید و دنیای جدیدی برای خود بسازید،زندگیتان تغییری نخواهد کرد!چون افکار و ارتعاشات شما همراهتان هستند،و شما را دوباره با خودتان رو به رو میکنند.این فکر و آگاهی شماست که نیاز به تغییر دارند.درون ،بیرون را جذب می کند.اگر چیزی در دنیای بیرون شما آن طور که شما می خواهید نیست به درون بنگرید و احساسی را که در مورد خودتان دارید تغییر دهید.آنگاه افراد و تجربیات متفاوتی جذب میکنید.

فضای خالی و اجابت آرزو

برای ریختن آب تازه در لیوان باید اول آب کهنه را خالی کنید تا فضای خالی برای آب تازه بوجود بیاید.انرژی آرزوی شما به شدت علاقه دارد به سمت آن فضای خالی جذب و آن را پُر نماید.حال اگر فضای آن نیاز، از قبل توسط چیزی دیگر پُر شده باشد، کل این چرخه جذب، کارکرد طبیعی اش را از دست می دهد.هرچه خلاء بیشتر باشد، هر چه فضای خالی بیشتر باشد جذب بیشتر است.اگر من می‌خواهم موهبت‌های الهی را جذب كنم ابتدا باید جایی خالی باز كنم.اگر می‌خواهید نیایش‌ها و دعاهایتان اجابت شود، اول باید جا باز كنید.

احساسات منفی مثل خشم، غصه، نفرت، انزجار، انتقام، حسادت، ترس و… انرژی های منفی هستند که مانع از تجلی آرزوهایتان و جریان آزاد انرژی های مثبت توانگری،خوشبختی و سلامتی در زندگیتان می شوند.بدون خلاء درونی شما قادر به دریافت آرزوهایتان نخواهید بود.با پاکسازی و خالی کردن درونتان از احساسات منفی، انرژی های مثبت زندگی در وجودتان به جریان می افتند و راه تجلی آرمانهای الهی تان باز می شود.

میدان کوانتومی الهی

هنگامیکه که شما آگاهانه رفتار می‌کنید و کاملا در لحظه‌ی حال حضور دارید وارد میدان کوانتومی الهی می‌شوید که در آن احتمالات بی‌نهایت وجود دارد و در آن وضعیت آگاهیِ متعالی می‌توانید واقعیت پیش‌روی خود را آگاهانه خلق یا بسوی خود جذب کنید.از این آموزه به خوبی درس می‌گیریم که لازمه‌ی استفاده از “قانون جذب و خلق آگاهانه” ابتدا درک و تجربه‌ی حضور در لحظه‌ی حال است یعنی حضور در لحظه‌ی حال ناخودآگاه شما را در میدان کوانتومی الهی و هماهنگی کامل با جهان هستی قرار می‌دهد.

احساسات

این دنیا فقط می تواند چیزی که به آن باور داری را به تو بدهد، نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر.اگر باور داری این دنیا پُر از دزدان و کلاهبرداران است ، اگر به همه چیز و همه کس مظنون هستی، دنیا دقیقا همین ها را به تو نشان می دهد.چیزی که به سمت تو برگشت می کند، سیستم باوری تو است. آنچه در سیستم باوری تو است دقیقاً به تو برگشت می کند.منظور این نیست که اگر چیزی را می‌خواهی باید باور کنی که آن را می‌گیری و آن وقت آن را میگیری یا اینکه اگر می‌خواهی از چیزی خلاص شوی باید باور کنی از آن خلاص می شوی و بعد خلاص می شوی ، این گونه عمل نمی‌کند.چون تو خودت به عنوان یک انسان با آن طرف هستی.آنچه به سمت تو می آید احساسات عمیق تو هستند.آنچه که جذب زندگیت می کنی، احساسات عمیق درونی تو هستند.

بنابراین همان انرژی باش که میخواهی جذب کنی.همان عشقی را بده که میخواهی دریافت کنی.زیرا  اینها  یک رابطه مستقیم دارند  و لازم و ملزوم یکدیگرند.تمام چیزی که الان به آن احتیاج داری این است که احساس خوبی داشته باشی. هر چه احساس خوب بیشتری داشته باشی،چیزهای بهتر بیشتری را سمت خود جذب خواهی کرد و این دقیقا کارکرد قانون جذب است.

جذب از دیدگاه بشار

وقتی چیزی میخواهی،همان را بخواه،نه راه رسیدن به آن را.نه اینکه بنشینی و فکر کنی که برای داشتن فلان چیز اول باید فلان چیز را داشته باشی و بعد اینی را بخواهی که فکر میکنی برای داشتن آن خواسته اصلی لازم است .به راه و روشش فکر نکن.به علت و معلول فکر نکن.اگر چیزی را می خواهی آن را بخواه و ببین که داری تمام.نگران این نباش که چگونه برآورده می شود،لازم نیست که راه برآورده کردنش را به وجود و هستی یاد بدهی.فقط اجازه بده،کاملا راه را باز بگذار،فقط اجازه بده.وقتی مطمئن شدی که گرفتی،همان حالتی را داشته باش که اگر آن چیز را داشتی،داشتی.

اگر چیزی که دوست داشتی را داشتی،آیا دیگر نگران می شدی که دارم برای به دست آوردنش کار درست را می کنم یا نه؟ یا اینکه اصلا سر سوزنی نگران می شدی که به دست می آوری یا نه؟یا اصلا نگران این می شدی که برای به دست آوردنش کدام راه را بروم،و از بین این انتخابها کدام را برگزینم یا هر فکر دیگری؟ولی اگر تو حالا فکر کنی که انجام نمی شود،این فکر هم در همان لحظه انجام می شود و بنابراین اتفاقی نمی افتد!یعنی تو دو فکر می دهی که یکی آن یکی دیگر را خنثی میکند،چون هر دو به یک اندازه معتبرهستند.

به آنچه میشنوید دقت کنید

1.هر چیزی ارزش شنیدن ندارد، آنگاه که به سخنان شخص دیگری گوش می دهید دقت کنید که کلام آن شخص چه تاثیری بر احساسات شما دارد.

2.اگر احساسات بد را در شما ایجاد می کند مطمئن باشید شما در حالت ارتعاشی پایینی قرار خواهید گرفت و اتفاقات خوبی را جذب نخواهید کرد

3.و اگر باعث ایجاد احساسات خوب و آرامش در شما می شود شما بواسطه آن سخنان در حال بالا بردن سطح ارتعاشات ذهنی خویش هستید و پیام عشق و زندگی بهتر را به کائنات ارسال می کنید.

4.بابت همین است که گوش دادن به اخبار ، گوش دادن و گسترش دادن سخنانی حاوی خشم ، ترس و نفرت،شنیدن موزیکی منفی ، غیبت و… و حتی قرار گرفتن در این محیط ها و ارتباط با این چنین افراد به شدت موجب کاهش انرژی و ارتعاش شما میشود.

هشیار شدن

یک ظرف عسل در اتاق خانه ای روی میز قرار داشت و تعدادی مگس به شیرینی آن جذب شده بودند. با پا نهادن در آن ظرف آنان با طمع شروع به خوردن کردند. ولی پاهایشان چنان با عسل آغشته شده بود که نتوانستند از بال‌هایشان استفاده کنند و خودشان را از آن ظرف برهانند و دچار خفگی شدند. درست در وقتی که می‌مردند یکی از آن‌ها اعلام کرد: « وای که چه موجودات احمقی هستیم ما! برای اندکی لذت خودمان را نابود کردیم. »

به یاد بسپارید که این امکانی برای شما نیز هست. شاید چنان به این دنیا آلوده شوید که نتوانید از بال‌های تان استفاده کنید. شاید چنان از لذت‌های کوچک خود انباشته شوید که کاملا آن سرور غایی را فراموش کنید، با جمع‌آوری سنگ‌ ریزه‌ها و صدف‌ها در کنار دریا شاید آن سرور غایی در وجودتان را از کف بدهید.

این را به یاد بسپار. این اتفاق رخ می‌دهد. فقط به‌ندرت اتفاق می‌افتد که کسی به قدر کافی هشیار شود که در این زندان معمولی گرفتار نشود.

نقش

انسان هایی به تو بر خواهند خورد و جذب تو خواهند شد که بتوانند پازل های تو را تکمیل کنند.آنها میتوانند آنچه به بیرون منعکس میکنی را به درستی به خودت منعکس کنند.پس آرام بگیر و در نقشی که داری مطلقا حضور داشته باش تا بتوانی از بازی در آن شکلی که کارگردان برایت در نظر گرفته لذت ببری و عبور کنی.

انتظار

محبت زمانی از راه می رسد كه كمتر از هر موقع دیگر انتظارش را داریم و در جستجوی آن نیستیم . شكار عشق هرگز یار درست را به ارمغان نمی آورد تنها عطش و بدبختی می آفریند . عشق هیچ گاه برون از ما نیست درون ماست .هرگز اصرار نورزید كه عشق بی درنگ بیاید .شاید هنوز آماده ی آن نیستید یا هنوز آنقدر پرورش نیافته اید كه عشقی را كه می خواهید به سوی خود جذب كنید.

وقتی عشق از راه می رسد ،برایش آماده باشید .زمینه را فراهم سازید و آماده باشید تا عشق را بپرورانید . لبریز از مهر و محبت باشید تا دوست داشتنی شوید . با آغوش گشوده پذیرای عشق باشید .

عشق و درمان بیماری

بیماری هرگز در بدنی که سرشار از عشق به زیستن است دوام نمی آورد.میزان سلامتی سلولهای بدن شما ارتباط مستقیمی با نحوه تفکرتان دارد. افکار مریض و بیمارگونه ارتعاشات منفی به کائنات ساطع می کنند و در نهایت بیماری به طریق مختلف جذب بدن می شود. هر درد و رنجی بواسطه افکار مثبت و رساندن نیروی عشق به عضو آسیب دیده درمان می گردد.هر انسانی با تفکرات شاد همواره از سلامتی روح و روان برخورداراست.

عدم پذیرش و جذب موارد ناخواسته

وقتی انسان  نسبت به چیزی تنفر داشته باشد تصویری روشن از آن در ذهن نیمه هشیارش به وجود می آید که در عرصه عینی نیز به وقوع می پیوندد.تنها راه از بین بردن این تصاویر عدم مقاومت است.وقتی نسبت به حمله و هجوم های ذهنت مقاومت نکنی و نه موافق باشی و نه مخالف بعد از مدتی این افکار فروکش می کنند و انرژی شان گرفته می شود و تو را ترک می کنند.

اگر از وضعیتی متنفر و منزجر باشید؛ در واقع بوسیله‌ی عدم ‌پذیرش آن وضعیت را به خودتان جلب می کنید.چون از هرچه بدتان بیاید سرتان می آید و از هرچه بترسید همان را به سوی خود جذب می کنید. مثلا کسی به شما بی انصافی روا داشته و شما نیز از خشم و نفرت آکنده اید و نمی توانید او را ببخشید، زمان می گذرد و دوباره شخص دیگری عینا همان کار را با شما می کند،.مدتی بعد میگذرد مجددا همان تجربه‌ی تکراری را از طرف شخصی دیگر پشت سر می‌گذارید.دلیل این امر این است که شما به جای بخشش و عشق، تصویر بی انصافی و بی عدالتی را در ذهن نیمه هشیارتان (ضمیرناخودآگاه) نقش کرده اید و این موضوع آنقدر در زندگی‌تان تکرار می شود که تصور می کنید دچار لعن و نفرین و طلسم یا بداقبالی و بی عدالتی شده اید.

آگاه باش و هشیار! آنچه هر لحظه مشاهده می کنی ، با تمام جزئیاتش ،انتخاب خود توست. آنها در بیرون ،بازتاب درونی تو هستند !آگاه بمان؛ جنس تو از آگاهی و هوشیاری است !اگر در چالشی با آن ، حاصل انکار و مقاومت ،در برابر ناآگاه شدن و غفلت توست.ناخودآگاه آنها را جذب و انتخاب کرده ای ؛تا به واسطه به چالش افتادن در ارتباط با آنها ، از بودن خودت ، هشیار گردی.

منبع تامین خواسته ها

این آدمها نیستند که خواسته های شما را برآورده میسازند.اگر این باور اشتباه را داشته باشید کمبود را تجربه میکنید، زیرا در آن صورت دائم چشم تان به دیگران و دنیای بیرون است و خواسته های خود را از آنان مطالبه میکنید

منبع تامین خواسته های شما نامرئی است. میتوانید آن را خدا،کائنات،ذهن متعالی یا هر چیز دیگر بنامید.

هر گاه چیزی به دست می آورید بدانید که از طریق قانون جذب میسر شده است و این که بر روی بسامد مناسب دریافت قرار داشته اید و با آن هماهنگ بوده اید. شعور کائنات که کنترل همه چیز را در دست دارد باعث برانگیخته شدن مردم، شرایط و وقایع میشود تا شما را به خواسته تان برساند.

هیچ تکراری اتفاقی نیست

در مسیر زندگی گاهی اتفاقاتی ناراحت کننده دائما تکرار میشوند و آرامش زندگیتان را به هم میزند،هرگز تصور نکنید که این تکرار از بدشانسی شماست، چرا که اتفاقات تکراری،در اثر فرکانس های تکراری 🧲❌ پدیدار میشوند.

1.تکرار جذب خیانت از تکرار انتشار فرکانس خیانت از سوی شماست.

 2.تکرار فقر و ورشکستگی از تکرار فرکانس فقر و ناتوانی مالی است.

3.تکرار بیماری از تکرار فرکانس بیماری در درون شماست.

روی چه مداری هستید؟

چه فرکانسی را مدام تکرار میکنید؟

همان الگو هر بار در زندگیتان تکرار خواهد شد و زمانی متوقف میشود که جهان فرکانس متفاوتی ،از شما را دریافت نماید.

زمانی که به جای جذب فرکانس های اطراف،فرکانس خود را صادر کنید.همه چیز تغییر خواهد کرد.این زمانی خواهد بود که هدف خود را به کائنات القا کنید.نه خواسته های و علایق دیگران را.

چرا باید از حالت «بدخواهی» و «کینه» از خود و دیگران دوری کرد؟

وقتی برای کسی از ته قلب آرزوی موفقیت، شادی و سلامتی می کنید، امواج نامرئی تفکرات و انرژی شما تشخیص نمی دهد که این آرزو متوجه دیگریست. این موج نیک خواهی، ابتدا خود شما را سرشار از ماهیت خویش می کند.

در حالت دعا،شکرگزاری و مدیتیشن،تمامی قوای معنوی،سلول های مغز و حتی سیستم عصبی، زیر بارش این ذرات قرار می گیرند که خود شما آن را تولید کردید. اگر از کسی بیزار و متنفر باشید این ذرات و امواج کسالت و تنفر، نخست بر خود شما می بارد و سپس در ضمیرتان رسوب می کند.

با توجه به این واقعیت،ضمیر ناخودآگاه کسی که دعا و نفرین میکند، نمیتواند تشخیص دهد که این محصولات شفا بخش و یا مسموم کننده متعلق به فرد دیگریست و باید به سوی او صادر شود. بلکه در این شرایط ضمیر ناخودآگاه آن محصولات را ابتدا خودش جذب می کند! همیشه به یاد داشته باشید آبی که در رودخانه جاریست، نخست بستر خود را تر و سرشار از ذات خویش میکند و در نهایت به دریا میرسد. به همین صورت کسی که در معرض تابش امواج شما قرار گرفته نیز، آخرین ایستگاه دریافت کننده ی آن است!

میدان مغناطیسی

به این راز توجه کن تو فقط چیزی را جذب میکنی که آنرا دارا باشی،زیرا آنچه که تو داری،همچون آهنربا عمل می کندپس اگر به دنبال شادمانی هستی باید هرچقدر که می توانی شادمانی بیافرینی.هرقدر بیشتر داشته باشی میزان بیشتری از راه می رسد.شور و حالی وصف ناپذیر می یابی.تو فقط باید از راه درست شروع کنی و خالق شادمانی باشی تا، تو را دربر گیرد.

فكر ما در حال فرستادن امواج است مانند امواج راديويي در حقيقت من چيزهايي را به خودم جذب ميكنم كه با ارتعاش ارسالي آنها يكي هستم.پس اگر در ترس يا رنج يا سرافكندگي باشي نميتواني چيزهايي با سطح فركانس بالاتر را جذب كني.با تغيير در حوزه فكري و ايجاد آرامش و همسويي با هستي همه چيز تغيير خواهد كرد..قانون جذب به خواستن و نخواستن شما توجهی ندارد. فقط بر هر چیزی که تمرکز می کنید و انرژی تان را به آن سو بفرستید همان را برایتان واقعیت می بخشد.

زمانی که با نیروی عشق یکی شویم،میدان مغناطیسی قوی در اطراف ما تشکیل می شود،و هر چیزی را که خواهانش باشیم سمت خود جذب میکنیم.هرچه عشق بیشتر جاذبه بیشتر.برای جذب هر چیزی ابتدا باید شادی از خود منعکس کنید تا چیزهای دلخواهتان را به دست آورید.آنچه که مایل به داشتنش هستید اول از همه باید توسط خودتان به کائنات داده شود.

شما ارتعاش هستید

شما کسی هستید که می توانید انرژی که عالم را ساخته به سوی خود جذب کنید.شما آگاهی،انرژی،ارتعاش و الکتریسیته هستید.شما از جنس انرژی مبدا هستید.شما خالقید.دارای ذهنی فعالید. با هر فکر ،ارتعاش ساطع می کنید به کل هستی، مراقب افکار خود بودن و آنها را در جهت خواسته ها تنظیم کردن موجب رسیدن سریع و آگاهانه به آرزوهایتان می شود.

هر اندیشه ارتعاشی دارد.هر اندیشه علائمی منتشر می کند و هر اندیشه علائمی ،مشابه خود را جذب می کند.هر چیزی شبیه خود را جذب میکند.دنيای اطرافت،انعکاسی از دنياى درونت است،اگر دنياى بهترى ،براى خودت ميخواهى دنياى درونت را دگرگون کن.

ارتعاشات وجودی تو تمام ابعاد کیهان را در برميگيرد و اتفاقات و آدم هایی که تشابه ارتعاشی با تو دارند را جذب زندگی تو می کند.این راز خلقت هست و قانون جذب و ارتعاش…

بازگشت انرژی های مشابه

ذهن شما هر آنچه به آن می اندیشید را بصورت فرکانس یا انرژی به محیط میفرستد و این انرژی تمام انرژی های مشابه را جذب میکند و طبق قانون بقای انرژی به سمت منبع انرژی که خود شما هستید باز خواهد گشت ….

 حال این سوال پیش می آید که پس چرا دچار بیماری،فقر،مشکل و ….. میشویم ؟؟؟

  پاسخ این است که ذهن هرآنچه به آن بیندیشید را بصورت انرژی به طبیعت ارسال میکند ولی کاری ندارد شما آنچه به آن فکر میکنید را دوست دارید یا نه،وقتی شما به این فکر میکنید که من دوست ندارم بیمار باشم ، ذهن فقط میفهمد که شما درحال اندیشیدن به بیماری هستید و انرژی ناشی از بیماری را به طبیعت ارسال میکند .وقتی می اندیشید من دوست ندارم فقیر باشم هم همینطور

پس چه کنیم ؟؟؟؟

باید همواره مثبت بیندیشید به جای اینکه بگویید :من نمیخواهم بیمار باشم بگویید و بیندیشید که خدایا شکرت که من هر لحظه به قدرت تو سالم و سالم تر میشوم. یا بجای اینکه من دوست ندارم فقیر و محتاج شوم بگویید:خدایا شکرت که ذخایر ثروت الهی به سوی من در حرکت هستند. خداوندا شکرت که همیشه پول کافی برای زندگی بهتر به من میرسانی. بجای من نمیخوام بدبخت باشم ، بگویید : خدایا شکرت که در همین لحظه زندگی مرا طوری داری هماهنگ میکنی که من هر لحظه نسبت به قبل خوشبختی را بیشتر درک ميكنم.

وقتی طرز نگاه تان را به چیزی تغییر میدهید،آن چیز تغییر می کند.طرز نگاه شما به دنیا ابزار نیرومندی است که به شما امکان میدهد نیروی مشیت الهی را به طور کامل در زندگی تان جذب کنید.

استفاده هوشمندانه از قانون جذب

برای استفاده هوشمندانه از قانون جذب باید فرمول سه مرحله ای زیر را همواره در زندگی خود استفاده کنید.

مرحله اول: خواسته ات را مشخص کن

بدان از جهان چه چیزی می خواهی. آن را بنویس تا ارتعاش بیشتری به محیط پیرامون خود بدهی.

مرحله دوم: ارتعاشت را بالا ببر

در این مرحله یاد میگیری برای خواسته ات امواج مثبت بفرستی

مرحله سوم: آن را بپذیر

در این مرحله یاد می گیری شک و شبهه را از میان ببری.

نکته:

یادت باشد قانون جذب همان امواجی را به تو باز می گرداند که تو به جهان هستی می فرستی.

ده راهکار برای جذب انرژی مثبت

1- روز خود را با دعا، نیایش و شکرگذاری شروع کن

2- همان طور با دیگران رفتار کن که دلت می خواهد با تو رفتار شود

3- در هر وضعیتی سعی کن بیشتر جنبه های مثبت را ببینی و بر روی آنها تمرکز کنی

4- از کنترل کردن همه چیز دست بردار

5– زندگی پُر از صلح و صفا را تجسم کن

6- نگران آینده نباش، تنها برنامه ریزی کن و به خدا توکل کن

7- از دلخوری دست بردار

8- اوقاتی را در طبیعت سپری کن

9- در مقابل دیگران جبهه نگیر

10- آرامش را در وجودت احساس کن

افکار و اندیشه ها

هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن را در دست‌هایت خواهی داشت افکار و اندیشه‌ها قدرتی دارند که می‌توانند اشیاء و پدیده‌های جهان واقعی را بسازند و جذب کنند. «تو همه چیز را به طرف خودت جذب می‌کنی. مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنی. مثل آهن‌ربا همه اینها را به طرف خودت جذب می‌کنی. به هر چه فکر کنی همان اتفاق می‌افتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند.»

آرزوها در سه گام به دست می‌آیند :

نخست : خواستن – «به دنیا فرمان بده»

دوم : باور – «باور داشته باش که به خواسته‌ات خواهی رسید »

سوم: تجسم – «احساس کن که به خواسته‌ات رسیده‌ای»

احساس به فکر نیرو می‌بخشد. دنیا حسی است و تنها با تصور نمی‌توانی خواسته‌ات را به دست آوری. «پس از همین حالا احساس خوبی داشته باش.» تحقق آرزوها به نیرویی که به آنها می‌دهی بستگی دارد، پس هرگاه به اندازه کافی به افکار خود انرژی بدهی تحقق خواهد یافت

هر انديشه اي كه به تكرار به ذهن نيمه هوشيار برسد جذب آن مي شود و به تدريج اين ذهنيت حالت فيزيكي مي گيرد . افكاري كه حالت احساسي پيدا مي كنند و با ايمان همراه مي شوند.بي درنگ به يك عنصر فيزيكي مبدل مي گردند . محكوم به شانس بد وجود خارجي ندارد.ارتعاشات وجودی تو تمام ابعاد دنیای بیرونی ات را در بر می گیرند و اتفاقات و آدم هایی که هم فرکانس با ارتعاش تو هستند را جذب زندگی تو می کند.این مفهوم قانون ارتعاش است.بنابراین تمام جنبه های دنیای بیرونت، مستقیما به درونت مربوط هستند.

افکار، خاصیت جذب کنندگی دارند و هر فکر از فرکانس مخصوصی برخوردار است. هنگامی که فکر می کنید، افکارتان به سوی جهان هستی روانه می شوند و همه چیزهایی که از جنس و فرکانس آنها هستند را به سوی خود می کشانند. هر چیزی که به سوی کائنات فرستاده می شود عاقبت به سوی منبع خود باز می گردد که در اینجا منبع شما هستید.

قانون 68 ثانیه

خانم استر هیکس یکی از بزرگترین اساتید قانون جذب نظریه جالبی دارد. او میگوید اگر انسان بتواند فقط 18 ثانیه روی چیزی که واقعا میخواهد تمرکز کند یک زنگ بزرگ در کائنات به صدا در می آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب میکند.

اگر این 18 ثانیه بتواند تا 68 ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است. و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند. اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سوال است برایش جوابی بیابد.

در نگاه اول شاید این عدد 68 ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد. 68 ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد میگویند که تمرکز به مدت 68 ثانیه هیچ کاری ندارد؟!

خوب آیا شما هم همین طور فکر میکنید؟

بسیار عالی است! امتحان کنید. خواهید دید که هنوز 18 ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف میشود. ایده ای جدید بلافاصله از اعماق افکارتان ظاهر میشود و نجواگر درونی تان به سخن در می آید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسائل مهم تر زندگی بپرداز و …

ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و بر اساس عادت زندگی کنیم. ما صبح از خواب بر می خیزیم بدون این که فقط 68 ثانیه برای کارهای روزانه وقت بگذاریم شروع می کنیم به خوردن صبحانه و سر کار رفتن.

بدون اینکه 68 ثانیه مستمر ناقابل برای ارزیابی کارهایمان وقت بگذاریم اسب سرکش ذهن را به این سو و آن سو می تازانیم تا ظهر شود و ناهاری بخوریم و استراحتی و بعد دوباره کار و سپس شب و دور هم جمع شدن و تلویزیون دیدن و بعد خوابیدن.

هر ساعت 60 دقیقه است و شبانه روز شامل 24 تا 60 دقیقه یعنی هزارو چهارصد و چهل دقیقه است اما ما خیلی مواقع در این 1440 دقیقه شبانه روزمان نمی توانیم 68 ثانیه روی یک موضوع خاص فکرمان را متمرکز کنیم!!

به راستی این فکر پُر جست و خیز که نمیتواند 68 ثانیه آرام بگیرد به چه دردی می خورد؟!

فکر پریشان و ناآرام چیزی جز بی قراری و آشفتگی به همراه ندارد. پیر و جوان و زن و مرد هم نمی شناسد.

فکری که نتواند آرام گیرد و چند لحظه ای روی موضوعی که صاحب فکر صلاح می داند متمرکز شود، کارآیی ندارد و فلج می شود.

روزی 68 ثانیه فکر خود را مهار کنید. 68 ثانیه به این که واقعا در زندگی چه می خواهیم فکر کنید.

کائنات بیرون از بدن ما گوش به فرمان ماست تا هر چه را می خواهیم به او ابلاغ کنیم. اما به یک شرط و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم. 68 ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم.

چگونه جذب کنیم؟

۱ – دقیقا بدانیم چه می‏خواهیم (با جزئیات و مختصات).

۲ – از کائنات خواستۀ خود را بخواهیم.

۳ – چنان رفتار کنیم که گویا هم اکنون و مدتی است که این خواسته برآورده شده است.

۴ – آمادۀ دریافت خواستۀ خود باشیم و خواسته را بحال خود رها کنیم (وابسته نشویم).

چه چیزهایی در روند قانون جذب تاثیر گذارند؟

۱ – اعتقاد کامل به قانون جذب و قدرت فکر : به این معنا که هر چقدر اعتقاد ما به این قانون عمیق ‏تر و شدیدتر باشد، روند نیل به اهداف و خواسته ‏ها سریعتر و با کیفیت ‏تر بوده و باعث برانگیختن کمک کائنات خواهیم شد.

۲ – اعتقاد به اینکه در این هستی هر شخصی و هر چیزی در روند نیل به اهداف و خواسته‏ ها به کمک ما خواهند آمد.این مسئله خیلی مهم است. وقتی ما بدانیم که از لحظه ه‏ای که از رختخواب بیرون میاییم تمام هستی منتظر ارادۀ ماست تا به کمک مان بیاید خیلی بهتر جذب می‏کنیم. اصلا باید مطمئن باشیم که تمام کائنات دوست دارند که ما به خواستۀ مثبت مان برسیم. هیچ چیزی و هیچ شخصی و هیچ جریانی نیست که در جهت مخالف ما حرکت کند. مخالفت‏ های سطحی هم در جریان موافق ما هستند.

۳ – نیت و هدف ما باید مثبت و در جهتی باشد که به ضرر کائنات نباشد.یعنی افکار مثبت داشته باشیم.این قسمت نیاز به توضیح خاصی ندارد.ولی برای مثال ما به ندرت خواستۀ دزدی بانک سر کوچه را با کمک قانون جذب طلب می‏کنیم!

۴ – خالق کائنات را فراموش نکنیم : بعضی اوقات ما به شدت مطمئنیم که فقط و فقط باید به خواسته ه‏ای که مد نظرمان بوده برسیم.اما می ‏بینیم که خواستۀ خود را به نوعی دیگر دریافت نموده‏ ایم. مثلا به جای دوچرخه سه چرخه گیرمان آمد و یا یک موتورسیکلت که این قضیه به صلاح ما شکل خواهد گرفت. ( تشخیص خالق کائنات و این که او بهتر از هرکسی خیر و شر ما را می‏داند را بپذیریم).