همراستایی با منبع انرژی چیست؟

هنگامی که در همراستایی انرژی هستید، با خودتان هماهنگ هستید و عمیقاً با انرژی و خرد شهودی خود مرتبط هستید. شما به سمت ریتم هماهنگ و پُر ارتعاش خود حرکت می کنید، و ارتعاش شما همه چیزهایی را که شعله درون شما را برمی انگیزد مغناطیسی می کند. هنگامی که شما در همراستایی انرژی هستید، وضوح و شتاب دارید.زیرا آگاهانه زندگی ای را ایجاد می کنید که برای شما واقعی و سرشار از برکت و فراوانی است. در زندگی تان دیگر نیازی به تایید و قضاوت دیگران ندارید. شما تصمیماتی می گیرید که با دیدگاه ها، روح ، قلب،وجود و باورهای مرکز درون تان همسو باشد… و این احساس، درخشانی و زیبایی خاصی دارد. انرژی شما برای خلق کردن، به اشتراک گذاشتن هدایای خود و تکامل معنوی بیدار می شود.

شما جزر و مدهای طبیعی خود را درک می کنید، و احساسات خود را که انرژی در حرکت است، ارج می نهید و احساس می کنید.

احساس و ابراز انرژی

هنگامی که احساسات ارتعاشی پایین را تجربه میکنید.به خود اجازه می دهید کاملا آنها را احساس و ابراز کنید تا بتوانید آنها را آزاد کنید. وقتی همسو هستید.این قدرت را دارید که بدون ترس یا مقاومت، خود را به طور واقعی بیان کنید. شما از خرد منحصر به فرد خود بهره می برید و می دانید که قرار است این خرد ذاتی را با جهان به اشتراک بگذارید.

هنگامی که شما در همراستایی انرژی هستید.انرژی خود را به گونه‌ای محافظت و هدایت می‌کنید که به شما امکان می‌دهد.به طور واقعی یک زندگی با ارتعاش بالا ایجاد کنید. شما داستان های قدرتمندی را برای خود و دیگران تعریف می کنید که به شما امکان می دهد به خود و وجودتان احترام بگذارید. و به آگاهی خالق قدم بگذارید.

این همسویی پُر انرژی، قدرت شما برای رهایی از قفس سازگاری، حباب‌های راحتی  و کارهایی که قرار است انجام دهید زیاد می کند. وقتی همراستایی دارید، ماتریکس را می‌شکنید و سیستم‌های سه بُعدی محدودکننده را آزاد می‌کنید که برای نگه داشتن ما در یک جعبه طراحی شده‌اند و این شگفت انگیز است.

همراستایی ،افزایش آگاهی و بُعد پنجم

شما شروع به زندگی در آگاهی  5 بُعدی می کنید، جایی که فراتر از حجاب محدودیت ها را می بینید.  می دانید که هیچ محدودیتی برای آنچه می توانید انجام دهید وجود ندارد. شما بهترین سناریوها را برای هر چیزی که می دانید قرار است در زندگی خود ایجاد کنید، می بینید و انرژی پُر شور و احساسات مثبت مورد نیاز برای زنده کردن آن خلاقیت ها را تجسم می دهید.

همه چیزهایی را که به شما گفته اند و نمی توانید انجام دهید را رها می کنید. شما تمام انرژی های منسوخ شده، برنامه نویسی و شرطی شدن اجتماعی را که مانع از دریافت آزادی و فراوانی همتراز شما میشود.را رها می کنید.

شما تظاهر و سعی نمی کنید که خوشحال باشید زیرا این کار نیازی به تلاش ندارد. و در خواهید یافت که شادی بسیار بیشتر از یک طرز فکر است. این حالتی از وجود هماهنگ است که از اعماق روح شما احساس می شود. شما خوشحال هستید زیرا به طور واقعی خودتان هستید و انرژی خود را برای چیزهایی به کار می برید که باعث می شوند روشن شوید و احساس کامل بودن کنید.

واکنش نشان ندادن

مشکل، مشکلِ تو نیست،مشکل، واکنش توست! واکنش نشان ندادن کلید حفظ همراستایی (با مبدا و منبع آفرینش) است.

به جای اینکه برای حسی که داری به شرایط و وضعیت وابسته باشی،یعنی به جای اینکه واکنشی باشی، به چیزی که واقعاً هستی برگرد.ذهنت ر‌ا آرام کن.وقتی ذهنت را آرام می‌کنی، دیگر مقاومتی وجود ندارد.آن‌وقت ارتعاش تو افزایش می‌یابد‌.

وقتی ارتعاش تو بالا رفت، با انرژی منبع و مبداء همراه و یکی می‌شوی.

ما فکر می‌کنیم که این نهایتِ بی‌قید و شرطی است.

این دقیقا همراستایی‌ ای است که تو به طور طبیعی داری.

همراستایی کهکشانی

بیشتر تمدن‌های باستانیِ روی زمین از “همراستایی کهکشانی (Alignment Galactic)” که  در سال 2012 می‌آید (این چنل در سال 2009 توسط کرایون ارائه شده است)، مطلع بودند.

ما به شما می‌گوئیم که این همراستایی ‌‌کهکشانی در حال حاضر آغاز شده است و شما آن را در سال 2012 مشاهده خواهید کرد. البته ما آن را در سال 1998 مشاهده کرده‌ایم.

عملیات ریاضی را با استفاده از کامپیوترها و تلسکوپ‌هایتان انجام دهید تا به 2012 برسید. در حالی که تمدن‌های باستانیِ بدونِ تکنولوژیِ شما توانستند آن را تخمین بزنند.

بنابراین با این تفکر، شما کشف خواهید کرد که در انرژی همراستایی کهکشانی قرار دارید. 

این همراستایی یک دورە  26000 ساله است که باستانیان از آن آگاه بودند!

این چگونه امکان دارد؟!

به چند صد سال پیش بازگردیم، شما تازه به علم مدرن دست یافته اید و دانش باستانی و شهودی را فراموش کردید!

نکته:

وقتی احساس خوبی دارید به این دلیله که خودتون رو با اون‌ چه که واقعاً هستید تنظیم کردید.

و وقتی احساس بدی دارید به این دلیله که از همراستایی با اون ‌چه که هستید خارج شده‌اید.

آبراهام‌ هیکس می گوید:

راز این جهان،

واقعا اینه که

سرت توی کار خودت باشه…!

منظور ما اینه که:

اونقدر درگیر خواسته‌ها و باورهای دیگران نشو که باعث سردرگم کردن یا ایجاد اختلال در ارتعاش خودت بشی و “همراستایی” خودت رو فدا کنی!

روابط

اگر من این حقیقت که “روابط برای آگاه کردن من هستند نه خوشحال کردنم” را بپذیرم‌، آن وقت روابط من تبدیل به یک ابزار جالب برای استادی من بر خودم می‌شوند!

ابزاری که من را همیشه به همراستایی با هدف بالاتر زندگی‌ام برمی‌گرداند…

روابطِ رضایت بخش نیستند که همراستایی [با منبع آفرینش – خود واقعی] می‌آورند، بلکه این همراستایی است که روابط رضایت‌بخش می‌آورد.

عاشق بودن چیه؟

من “عاشقتم”

برای اینکه تو،

“همراستایی” با کلیتِ آنچه که من هستم رو برام راحت می‌کنی‌…

این بیان دقیقی از اینه که “عاشق بودن” چیه…

عدم توازن‌ها

فرهنگ‌های سراسر زمین در نهایت متوجه خواهند شد که تمام عدم توازن‌ها از استرس می‌آیند.

گوش کردن به آنچه که دیگران به شما می‌گویند، یا آنچه که خودِ ترسانِ شما به شما می‌گوید، نیز در این عدم توازن‌ها که آگاهی جمعی شما به آن‌ها بیماری می‌گوید دخالت دارند.

مسدود شدن جریان انرژی

آنچه شما به آن سکته و حملات قلبی می‌گویید هم از جایی می‌آید که آن جریان انرژی مسدود شده است، نه از سفت شدن و گرفتن سرخرگ‌ها و شریان‌ها که شما فکر می‌کنید. (هر‌چند این‌ها بروز فیزیولوژیکی آن است.)

این بیماری‌ها از وجود یک سیستم باوری سفت‌ و سخت و محکم می‌آیند.

دردهای قلبی ناشی از این هستند که تو به حرف‌های کسانی که دوستشان داری گوش کرده و آنها چیزی می‌گویند که با آنچه که تو حقیقتا به‌عنوان یک وجود الهی هستی هم‌راستا و هم ارتعاش نیست.

دردهای شکمی از این می‌آیند که تو حرف‌هایی که شنیده‌ای و حقیقت نیستند را نمی‌توانی هضم کنی.

هر انسانی، تا وقتی که نتواند آنچه در مورد خودش شنیده و او را قضاوت می‌کند را نادیده بگیرد و کنار بگذارد.خود را در معرض این عدم توازن‌ها قرار می‌دهد.

آن‌هایی که سرطان یا تومور دارند، مکان‌هایی انباشته و درهم‌فشرده دارند که انرژی از آن‌ها جریان نمی‌یابد؛

مکان‌هایی که دیگر با الهی بودنِ آن شخص و از آنچه که از شنیدن حرف‌های دیگران در مورد خود گرفته و به درون خود برده‌اند، هم‌راستایی ندارد.

موانع و انسداد انرژی

انسداد در سیستم انرژی، معمولاً سدها و موانعی برای دوری کردن و اجتناب از شنیدن سخنان نامهربانانه یا قضاوت‌ها است.

این موانع هستند که آغازِ انسدادِ جریانِ مداوم از آن منبع اصلی را باعث می‌شوند. سپس این انسداد انرژی، تبدیل به انسداد فیزیکی می‌شود.

در این حالت، انرژی‌ای که به‌طور طبیعی جریان دارد، با به درون بردن انرژیِ حرف‌های شنیده شده‌ای که ناشی از احساسات آسیب‌دیده هستند،قضاوت‌ها، ترس‌ها، و کلمات غیر‌عاشقانه متوقف می‌شود.

تمام این‌ها در سیستم انرژی که خود به‌طور طبیعی به سمت الهیت جریان دارد. انباشته شده و یک تومور، انسداد، تجمع، احتقان انرژی‌ را تشکیل میدهد.

جریان انرژی

دیابت، مشکلات تناسلی و ریوی و عدم توازن در دیگر اعضای بدن نیز به همین دلایل هستند.

تمام این عدم توازن‌های استرس‌زا نیز از گوش کردن و به تجسم در آوردن انرژی‌های چیزی ایجاد می‌شوند که با حقیقتِ آنچه که یک فرد است. هم ارتعاش و همخوانی ندارند.

البته این‌ها الزاما ناشی از سخنان دیگران نیستند.بلکه ممکن است ناشی از اعمال و افکار درونی هم باشند.

وقتی شخصی به سخنان نامهربانانه و قضاوت‌هایی که در مورد او می‌شود گوش کرده و این‌گونه باعث ترس خود می‌شود. و بعد آن سخنان را نیز با خودش تکرار می‌کند.جریان انرژی‌ای که از الهیت خود آن شخص می‌آید را می‌شکند.

حقیقت آنچه که تو هستی

وقتی که شما در حالی که هنوز در بدن فیزیکی هستید، آگاهی خود را بیدار می کنید، یک دوره تطبیق وجود دارد.

وظیفه‌ی بیشتر شما (روح کهن) که تا الان بیدار شده اید این است که یک الگو و یک مثال باشید.

شما هستید که وارد آن قلمرو ناشناخته می‌شوید. و با چالش‌های جدید  مواجه می گردید و تا وقتی که در بدن فیزیکی هستید.این‌گونه خواهد بود. اما حالا شما می دانید که این چالش‌ها برای این هستند که چیز های جدیدی به شما فرا بدهند.

شما متوجه خواهید شد که کمک کردن به دیگران چقدر ساده و لذت‌بخش است.چون به آنها کمک می کنید که چیزی بشوند که از قبل هستند.

تاکید

تاکید ما این است که شما به طور مرتب بررسی کنید که:

آیا در همراستایی با آن حقیقت نهایی خود زندگی می کنید یا نه؟

تصویر بزرگ

آن حقیقت نهایی که شما اینجا به دنبال آن هستید.این است که شما وجودهایی از انرژی منبع، عشق بی قید و شرط، و وجود های ابدی و نامحدود هستید.

حالا، وقتی که به شدت بر چیزی که در این دنیا،

در زندگی شما و در جامعه اتفاق می‌افتد تمرکز می کنید،

به راحتی از مسیر خارج شده و مطابق با آنچه که واقعا هستید.زندگی نمی کنید.

جزئیات زندگی

انسان به راحتی در جزئیات زندگی گم شده و آن تصویر بزرگ را فراموش می کند.ما در مورد تصویری صحبت می‌کنیم که بسیار بزرگ تر از تغییر آگاهی شما است. این تصویر، تصویر چیزی است که تو واقعا آن هستی و چیزی که برای شدنش به زمین آمده ای. این تصویر خیلی مهم تر از چیزی است که تو انجام می‌دهی. و حتی مهم تر از آنچه که تو به آن باور داری.

انرژی منبع و عشق بی قید و شرط

تو می توانی در هر لحظه با حقیقت چیزی که هستی زندگی کنی. وقتی که تجربه زنده انرژی منبع و عشق بی قید و شرط هستی. همه چیز دیگر در مقایسه با آن ناچیز و کوچک به نظر می‌رسند.

زمانی که این حقیقت را نزدیک قلب خود نگاه داشتی. هرگز از مسیر خارج نخواهی شد.

وقتی چیزی که هستی را به خود یادآور می شوی. توجه خود را جایی گذاشته ای که باید باشد.

نکته مهم:

تمرکز کردن بر حقیقتِ چیزی که هستی، به معنای این است که اجازه بدهید. وضعیت ها، افراد و شرایط زندگی تو دقیقا همان گونه که هستند باشند. این همان عشق بی قید و شرط است. این تویی، که عشقی هستی که در تمام شرایط هستی.

این چیزی است که ما برای تو می‌خواهیم. این چیزی است که ما می دانیم.که تو برای خودت می خواهی. و این تنها و تنها روش برای شاد بودن است.

سخن پایانی:

تا وقتی تصمیم نگیرید که افکارتان را هم‌راستا و هماهنگ با منبعِ درون‌تون متمرکز کنید. احساس خوبی نخواهید داشت!

یک زندگیِ شاد و لذت‌بخش به معنی کنترلِ عوامل پیرامون‌تان نیست. به معنی هماهنگی با خودِ واقعی‌تان است. با کسی که هستید.

خوشحالی و لذت به معنای این نیست که بتوانید افراد و شرایط اطراف‌ تان را کنترل کنید. به معنای این است که بتوانید رابطه‌ی ارتعاشی بین خودِ مادی‌تان و خودِ غیر مادی‌تان را به دست بگیرید.

هماهنگی با منبع است که مایه‌ی لذت، عشق، موفقیت و خشنودی‌ است.