ضربه و سفر به درون
ضربه ای ناگهان به تو میخورد و تمام معادلاتت را بهم میزند، اما همین ضربه و واقعه سخت و رنج آور به تو فرصتی می دهد که به درون وجودت خودت نگاهی بیندازی و زندگی را از زوایای دیگری نیز ببینی.
سفر تو آنگاه آغاز میشود
که ضربه اتفاق بیوفتد.
این ضربه،
هدیه ای الهی ست…
آغاز بیداری ست…
شروع سفر است…
شکننده ی مرزیست که بین
تو و آگاهی الهی ات ایجاد شده…
حکایت معنوی راهب و قایق خالی
یک راهب تصمیم میگیرد به تنهایی مراقبه کند . دور از صومعه اش قایق میگیرد و میرود وسط دریاچه. چشمانش را میبندد و شروع میکند به مراقبه، بعد از مدتی سکوت ، ناگهان ضربه قایق دیگری را احساس میکند که به او برخورد میکند. با چشمان بسته خشمش بالا میرود و وقتی چشمانش را باز میکند آماده هست که به قایقرانی که مزاحم مراقبه او شده بود فریاد بزند. اما وقتی چشمانش را باز کرد، دید قایق خالی است، شناور وسط دریاچه، در آن لحظه راهب به خودشناسی دست یافت و فهمید که خشم درون اوست.
بعد از آن هرگاه با کسی رو در رو می شد که عصبانیت او را بر می انگیزد، یادش می افتاد طرف مقابل فقط یک قایق خالی است، خشم درون من است.
آدیا شانتی معلم معنوی میگوید:
یک بیداری عمیق داشتن می تواند مانند برداشتن درب شیشه باشد
تمام کارمایی که سرکوب شده بود ،تمام کارما در ته بدبختی مان که ما از آنها آگاه نبودیم ، به پرواز در می آیند، چون بالاخره فضایی وجود دارد که آنها میتوانند درونش پدیدار شوند.
وقتی که آنها به صورت تو ضربه میزنند ،تو تعجب میکنی که رهایی ات کجا رفت و چه چیزی اشتباه پیش رفته است.
اما درک کن که این اثری از رهایی است ،این یک اشتباه نیست. همه چیز میخواهد در رهایی بالا بیاید و به وسیله رهایی متحول شود. اگر تو اجازه دهی که آن در این فضای اگاه بالا بیاید ،که خودش عشق است ،آن از نو هماهنگ میشود.
این فضایی که تو هستی عشق بی قید و شرط است. بی قید و شرط فقط به این معنی است : از همه چیز استقبال می شود ، هیچ چیز دور رانده نمی شود و هیچ چیز از آن(فضای اگاه) جدا نمیشود…
نکته:
تندبادهایی كه به شما ضربه میزنند،
دشمنان واقعی نيستند، بلكه به شما كمك میکنند تا كامل شويد.
به نظر میرسد شما را ریشهکن میکنند،
اما با همین چالش هاست كه ريشه های شما قوی تر میکند
پس از هیچ چیز نترس، قوی و محکم و امیدوار به پیش برو
همه چیز همانطور که باید باشد هست
همه اینها در راستای رشد شما هستند
حتی اگر قابل درک نباشند.
روح و زنجیر وسوسه ها
روح ، با زنجیری از آرزوها ، وسوسه ها ، و سختی ها و نگرانی ها ، به جسم اسیر گشته است و سعی می کند که خود را از او آزاد کند. اگر که بر کشیدن آن زنجیری که تو را در آگاهی فناپذیر نگه داشته است ادامه دهی ، روزی دستی الهی و نامرئی وارد عمل خواهد شد و آن را با ضربه ی محکمی دو نیمه می کند ، و تو آزاد خواهی شد.
با شکست در رابطه چه کنیم؟
با بن بست ها در رابطه چه کنیم؟
موقع بروز شکست عاطفی یا هر گونه تنشی روانی معمولا فرد به دنبال راه فرار از احساسات است.
بهترین شیوه، تجربه کردن احساس غم و تنهایی بدون غرق شدگی است. از بیرون ناظر احساسات خود باشید…
به عنوان یک مشاهده کننده همه ی بخش های شفا نیافته ی خودتان رو به ساحت دانایی و آرامش بکشانید و آن بخش ها را بپذیرید چرا که با پذیرش همه ی نواقص شفا نیافته می توان به چرخه ی آزمون و خطا که ماحصلش درد و رنج است خاتمه داد.
مادامی که ما از یک رابطه ضربه بخوریم و بخش های شفانیافته مان را نادیده بگیریم متاسفانه بایستی به توسط رابطه ای دیگر آنرا دوباره به زندگی مان بازتولید کنیم.
چرخه ی خطا و آزمون انقدر تکرار میشود تا ما نسبت به نواقص مان روشن شویم و درصدد شفا یافتگی آن نواقص برآییم.
غیر از این هر کاری، هر درمانی، مسکنی بیش نیست و اثرپذیری اش را به مرور زمان از دست خواهد داد.
همه چیز در زندگی موقتی و گذراست
هروقت باران می آید بالاخره بند می آید
هروقت ضربه می خورید بالاخره خوب می شوید .
بعد از تاریکی روشنایی است
هر روز طلوع خورشید می خواهد،
تا همین را به شما بگوید
اما معمولا یادتان می رود
پس اگر اوضاع خوب است
از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست
اگر اوضاع بد است آن هم همیشه نمی ماند .
بیشتر بخندید
و بیشتر ترانه بخوانید
بیشتر برقصید
نسبت به همه چیز مشتاق تر شوید
هرگز به خاطر ترس عقب ننشینید
فکر می کنید بدترین چیز این است که بمیرید ؟
مرگ بدترین چیز نیست
بدترین چیز این است که در زمان زنده بودن ذره ذره بمیرید.
هوشيارى و آگاهى بزرگترين جادويى است كه مى توانى بياموزى
فقط از طريق گوش به زنگ بودن رستاخيز اتفاق مى افتد
و تو از نو متولد مى شوى.
