انرژی چیست و چگونه مراکز انرژی مان را در تعادل و هماهنگی نگاه داریم؟
- 26 دی 1399
- admin98
- یک نظر
انرژی آن نیرویی است که سبب گردش و حرکت تمامی پدیده ها در جهان هستی می گردد.انسان داراي سه منبع انرژي است. يكي بدن است، ديگري ذهن و سومي قلب. در نقطه اي كه اين سه جريان باهم تلاقي مي كنند، به هم مي پيوندند و با هم يكي مي شوند، چهارمي پديد مي آيد و آنرا تنها ( turia ) مي نامند كه سرآغاز معنويت و دگرگوني و سرآغاز زندگي واقعي، راست و درست، جاودان و الهي است. اين سه جريان در همه وجود دارد اما آنها به هم پيوسته نيستند. در واقع آنها هريك در مسيري متفاوت حركت مي كنند. ذهن تو را به سويي مي كشد، قلب به سويي ديگر و بدن راه خود را مي رود. آنها هرگز باهم به توافق نمي رسند. اگر تو فعاليتهاي دروني خود را به تماشا بنشيني، شگفت زده خواهي شد.
بدن مي گويد ” بس است ديگر نخور دارم بالا مي آورم” اما ذهن پا فشاري مي كند “اين بستني خيلي خوشمزه است. فقط يك خورده ديگر…” و قلب مي گويد ” اين خيلي زيباست. ” ذهن مي گويد “تو خيلي ناداني، تو احمقي، ديوانه اي.” هر زمان كه قلب گرفتار عشق مي شود ذهن مي گويد ” تو كور شده اي” قلب در هر جهتي حركت مي كند، ذهن در آن ايرادي مي يابد. آنها در دنيايي متفاوت به سر مي برند. هدف مراقبه آن است كه به اين نيروهاي ناموافق كمك كند به هم بپيوندند و با هم هماهنگ شوند. آنگاه تو سرشار از انرژي مي شوي، زيرا تمام آن انرژيهايي كه در دشمني با هم بي جهت هدر مي رفتند، در اختيار تو قرار مي گيرند. و اين همان انرژي است كه به بالهاي تو تبديل مي شود و تو را به فراسو میبرد.
تاثیر افکار
افکار دارای فرکانس های قدرتمند انرژی هستند. از زمانهای قدیم، انسانهایی که به سطوح بالای هوشیاری رسیده بودند قدرت افکار را درک کرده بودند.هر چیزی با فکر شروع میشود،افکار باعث ظهور وضعیتها و رویدادهای مختلف میشود.وقتی فردی در سطح خودآگاه به یک اندیشه بارها و بارها فکر میکند باعث ایجاد یک سری دستور و برنامه برای ذهن ناخودآگاهش میشود. ذهن ناخودآگاه به نوبه خود مثل یک فرستنده عمل کرده و این اندیشهها یا همان انرژیها را به جهان بیرون مخابره میکند. پس از مدتی این فرد شروع به جذب رویدادها، اشخاص و اشیای مشابه افکارش از جهان پیرامونش به زندگی خود میکند.
هر بار که کلامی منفی به خود می گوئید؛وجود عاطفی تان ارتعاشش را تغییر داده ؛ انرژی اش کاهش می یابد.وقتی انرژی و ارتعاش پائین می اید ؛ قدرت جاذبه درونی تغییر می کند و شما افراد و رویداد هایی را به سوی خود جذب خواهید کرد که این کاهش انرژی را تقویت می کنند.تنها یک دلیل برای بیماری وجود دارد، و آن عدم تعادل در انرژی ها و فرکانسهای موجود در وجود شما میباشد.
وقتی شما یک انسانِ حقیقتا شاد هستید.طبیعتا همه می خواهند در کنارِ شما باشند.شادی و انرژی درونی تان جذب کننده است و دیگران بدون اینکه بدانند دلیلش چیست جذب انرژی سرشار شما می شوند زیرا نور و روشنایی درون تان برکت دنیاست.
پرانرژی باش تا تغییر برخورد اطرافیانت را ببینی.پر انرژی باش تا تغییر برخورد طبیعت را با خودت ببینی.کسی که انرژی بدهد از عالم و آدم انرژی میگیرد.برای گرفتن نخست باید ببخشی.
منبع تغذیه
هر چیزی از جمله ترس ، عشق ،نفرت و رنج کشیدن نیاز به انرژی و غذا برای بقا دارد.اگر رنج می کشید به دلیل آن است که دائماً در حال غذا دادن به رنجهایتان هستید.منبع تغذیه شان را قطع کنید تا از شما عبور کنند و بگذرند.یکی دانستن خویش با ذهن نیروی بیشتری به آن میبخشد و مشاهده ی ذهن،انرژی آن را میگیرد.
همه چیز بر همه چیز تاثیر می گذارد،چون همه ما در همان یک میدان حمام (انرژی) می گیریم…
نسیم حرمین
بر جای گذاشتن انرژی خوب
وقتی شما از طریق تعاملات و سخنانتان بر شخصی اثر مثبتی می گذارید،باعث تغییر جزئی در او می شوید.کسی که به احتمال زیاد بر شخص دیگری اثر مثبتی می گذارد. به عبارت ساده تر،شما بر یک نفر اثر می گذارید که او به نفر بعدی و این زنجیره به همین شکل ادامه دارد. و یک انرژی خوب را در جهان هستی بر جای می گذارید که زنده و پویا است و در نهایت این انرژی به شما می گردد.
ذهن آرام
یک ذهن آرام، همه آن چیزی است که مورد نیاز است.اگر ذهن آرام باشد، بقیه مراحل در جای خود و بدرستی رخ خواهد داد.همانگونه که خورشید در طلوع همه چیز را فعال می کند،آگاهی از خویش نیز تغییراتی در ذهن ایجاد می کند.در نور خویش آگاهی پیوسته، انرژی ها بیدار میشوند و بدون نیاز به هیچ تلاشی از سوی شما معجزات (بیداری معنوی) رخ می دهند.
هماهنگی با انرژی روان کائنات
سختی ها در زندگی نشانه این است که شما باید چیزی را تغییر دهید ،یعنی چیزی در هماهنگی با انرژی روان کائنات نیست.و شما در حال اتلاف انرژی به دلیل حرکت در جهت خلاف رودخانه هستید.اغلب دلیل این سختی ها مربوط به چسبیدن شما به یک تعصب فکری یا باور است.با تغییر فکر یا باورتان ، خود را با هستی هماهنگ کنید. «آرامش» نشانه این هماهنگی است.
خویش استادی
هر چیز حل نشده ای که در حوزه انرژی ما وجود داشته باشد،خود را در زندگی مادی، احساسی، ذهنی و معنوی ما متجلی می کند.تا زمانی که آن را درمان نکنیم،نمی توانیم از آن بگریزیم.زندگی را در هر شرایط ممکن تجربه کنید:خوب و بد، تلخ و شیرین،تاریک و نورانی، تابستانی و زمستانی.هر دوگانگی را تجربه کنید. چون هر قدر با تجربه تر باشید،بالغ تر خواهید شد.زمانی شما استاد یک درس روحی شده اید که شرایط تغییر نکرده اما واکنش شما متحول شده باشد.این انرژی حقیقی و خویش استادی است.
فضای ذهنت را خالی نگه دار تا انرژی نامحدود الهی را دریافت کنی.
انرژی و آگاهی شما به طور مستقیم با هم در ارتباط هستند، در صورتی که انرژی شما قوی باشد،آگاهی شما نیز رشد میکند و تیز میشود.کل انرژی تان را برای مراقبه و هوشیار شدن استفاده کنید،شما انرژی هستید، میتوانید آن را در راه شهوات و امیال و رقابتها هدر دهید،و هر چه بیشتر تاریک شوید، یا می توانید به کمک آن نور شوید.هر چه انسان نترس تر باشد،کمتر از ذهنش استفاده می کند و هر چه بیشتر بترسد،بیشتر ذهنش را به کار می گیرد، مراقبه یعنی حضور هر چه کمتر ذهن.
۱۵ روش مفید که میتوانند استرس را از بین برده و سطح انرژی را بالا بیاورند:
۱. نوشتن
۲. خلق اثر هنری مثل نقاشی
۳. دویدن
۴. مراقبه
۵. لمس کردن درخت
۶. برهنه قدم زدن در طبیعت
۷. آواز خواندن
۸. رقصیدن
۹. عشق ورزیدن
۱۰. لمس کردن زمین، خاک و سنگ
۱۱. گرمای آتش
۱۲. حمام کردن
۱۳. یوگا
۱۴. موسیقی
۱۵. ورزش کردن