زبان طبیعت به چه معناست؟چگونه با طبیعت سخن بگوییم؟
- 10 آذر 1399
- admin98
- یک نظر

زبان طبیعت انرژی و عشق و بودن است.طبیعت حرف میزند،ذهن تفسیر میکند اگر بتوانید گوش دهید، آنگاه طبیعت سخن میگوید اما نه با زبان. طبیعت از کلمات استفاده نمیکند
پس از چه چیزی استفاده میکند؟
هراکلیتوس میگوید که طبیعت علامت میدهد.مثلا یک گل را در نظر بگیرید چه علامتی در آن است؟ آن هیچ چیزی نمیگوید. اما آیا میتوانید بگویید که گل واقعاً هیچ چیزی نمیگوید؟
آن خیلی چیزها میگوید اما از هیچ کلمهای استفاده نمیکند.یک پیام بیکلام،برای شنیدن پیام بیکلام، باید خودتان بیکلام شوید.زیرا تنها همسان می تواند به همسان گوش دهد. فقط همسان میتواند با همسان ارتباط بگیرد.

یکی شدن با طبیعت
هنگام نشستن در کنار یک گل، انسان نباشید، یک گل باشید.
هنگام نشستن در کنار یک درخت، انسان نباشید، درخت باشید.
هنگامی که در یک رودخانه شنا میکنید، انسان نباشید، رودخانه باشید.
و آنگاه میلیونها علامت به شما داده خواهد شد.و این یک ارتباط نیست،بلکه یک همدلی است.

طبیعت سخن میگوید
آنگاه طبیعت سخن میگوید و به هزاران زبان سخن میگوید.اما نه به صورت زبان کلامی.از میلیونها جهت سخن میگوید، اما نمیتوانید از یک فرهنگ لغت کمک بگیرید و نمیتوانید از یک فیلسوف معنای آنرا سؤال کنید. لحظههایی که فکر کنید که آن چه معنایی دارد، پیشاپیش در مسیر گمراه شدن هستید.

طبیعت و معنا
کسی که به ملاقات پیکاسو آمده بود و فردی بسیار تحصیلکرده و یک منتقد بود،به نقاشی های پیکاسو نگاه کرد و گفت: آنها زیبا بنظر میرسند، اما چه معنایی دارند؟برای مثال این نقاشی چه معنایی دارد؟
پیکاسو شانههای خود را بالا انداخت و گفت: به بیرون از پنجره نگاه کن. این درخت چه معنایی دارد؟ و آن پرنده که دارد آواز می خواند، چه معنایی دارد؟ و طلوع خورشید چه معنایی دارد؟ و اگر کل هستی میتواند بدون هیچ معنایی باشد، چرا یک نقاشی نتواند بدون هیچ معنایی باشد؟ چرا میپرسید معنای آن چیست؟ شما میخواهید آنرا تعبیر و تفسیر کنید. میخواهید به آن یک الگوی زبانی بدهید. میخواهید ارتباط بگیرید، نه همدلی. نه! آن هیچ معنایی ندارد. آن در شکوه و جلال کاملش آنجاست. آن خود یک معناست اما هیچ معنایی ندارد.معنا، وجودین است.

به درون رفتن
نگاه کنید، تماشا کنید، احساس کنید، به درون آن حرکت کنید.بگذارید آن به درون شما حرکت کند.اما سؤال نپرسید.اگر میخواهید سؤال بپرسید به دانشگاه وارد شوید،اما نمیتوانید به هستی وارد شوید.اگر میخواهید به هستی وارد شوید،سؤال نکنید.هیچ کسی وجود ندارد که به شما جواب بدهد.هستی میلیونها در را برای شما باز میکند.اما شما بیرون می ایستید و میخواهید از بیرون، چیزی درمورد آن بدانید. در طبیعت هیچ بیرونی وجود ندارد.همه چیز درونی است.







