توهین چیست و چگونه یک انسان بیدار در مقابل رفتار دیگران برآشفته نمی شود؟
- 26 اسفند 1399
- admin98
- 2 نظر

توهین معمولا ابزاری است که افراد در زمان ناراحتی و عصبانیت خواسته یا ناخواسته از آن استفاده میکنند و سبب ناراحتی خود و دیگران می گردند و ریشه آن به ناخودآگاهی و عدم هشیاری درونی افراد بر می گردد.
انسان بیدار و توهین
تو نمیتوانی به یک انسان آگاه و بیدار توهین کنی و با فحاشی او را برآشفته سازی. این غیر ممکن است. چگونه میتوانی به انسانی که توهین را دریافت نمیکند توهین کنی؟ برای توهین به یک انسان به دو چیز نیاز است: یکی توهین کننده، و دیگری کسی که توهین را به خود میگیرد. زمانی چند نفر سخت به بودا توهین کردند و ناسزا گفتند. بودا در سکوت گوش داد و گفت:
آیا چیز بیشتری برای گفتن دارید؟
من باید به موقع به دهکدهی دیگر بروم. مردم در آنجا منتظرم هستند. آن چند نفر سخت متعجب شدند و گفتند: ما چیزی برای گفتن نداریم. ما فقط به تو فحش میدهیم. بودا خندید و گفت: برای اینکار قدری دیر آمدید. باید حداقل ده سال زودتر میآمدید. اکنون من آنقدر احمق نیستم. شما میتوانید توهین کنید، این آزادی شماست. ولی اینکه من آن را بپذیرم یا نه، این آزادی من است. و من نمیپذیرم. و سپس گفت: در دهکده قبلی که بودم مردم با شیرینی به استقبالم آمدند، من از آنها تشکر کردم و گفتم من به شیرینی نیاز ندارم و نمیخورم. فکر میکنید آنان با شیرینیها چه کردند؟ یکی پاسخ داد: شیرینیها را با خود به خانههایشان بردهاند.
بودا گفت: حالا شما نیز توهینهایتان را با خود به خانههایتان ببرید. من توهینهای شما را قبول نمیکنم. راه دیگری ندارید. باید با خودتان ببرید. وقتی تو هشیار نیستی. هرکس میتواند دکمههایت را فشار دهد. دکمهای را فشار میدهند، روشن میشوی. و با دکمهای دیگر خاموش میشوی. هرکس میتواند تو را بخنداند و یا به گریه و ناله اندازد. هر کسی هر چقدر احمق هم که باشد قادر است دکمههایت را فشار دهد و تو را مُنقلب کند. او فقط باید جای دکمههایت را بلد باشد. و تقریبا همیشه دکمههای شما در سر جای خودشان هستند و به ندرت فردی را میتوان یافت که دکمههایش در محل دیگری باشد.
منبع همیشه در درون تو است
کسی به تو توهین میکند و خشم ناگهان از درون تو شعله میکشد و تبآلود میشوی.آن شخص چه کرده؟ او فقط تو را خراش داده،به خشم تو کمک کرده که برخیزد،ولی آن خشم مال خودت است. اگر او نزد بودا برود و به او توهین کند، قادر نخواهد بود در او خشم تولید کند. یا اگر نزد یک انسان به حقیقت رسیده برود او قهقهه خواهد زد. پس بستگی دارد.
دیگری منبع نیست، منبع همیشه در درون تو است.
دیگری به منبع میزند، ولی اگر در تو خشمی نباشد، نمیتواند بیرون بیاید.اگر سطلی را درون چاهی خشک بیندازی، آبی بیرون نخواهد آمد.کسی که به تو توهین میکند، فقط یک سطل در تو میاندازد و سپس آن سطل با خشم، با نفرت، یا با آتشی بیرون میآید که در تو وجود داشته.
منبع تو هستی؛ این را همیشه به یاد داشته باش.
پس وقتی احساس نفرت میکنی به سمت دیگری حرکت نکن. به سمت موضوع آن نرو. بلکه به سمت مرکزی برو که این نفرت از آنجا میآید.از نفرت یا عشق یا خشم یا هر چیز دیگر به عنوان وسیلهای برای سفر به مرکز درونی خودت استفاده کن.به منبع حرکت کن و در آنجا متمرکز بمان. امتحانش کن!
شادی
آیا مشاهده کرده ای وقتی شاد هستی و دیگری به تو توهین می کند خیلی خشمگین نمی شوی. وقتی که نا شاد هستی؛خیلی عصبانی می شوی. این فقط ریاضیات این روند را نشان می دهد!!وقتی که ناشاد باشی؛آماده ی خشمگین شدن هستی؛ منتظری تا خشمگین شوی. وقتی که شاد هستی؛همان مورد چندان اهمیتی ندارد.وقتی که انسان عمیقا مسرور باشد و از هر لحظه از زندگیش همچون هدیه ای الهی لذت ببرد؛ چه کسی به خودش زحمت می دهد؟ آنگاه هیچ چیز ارزشش را ندارد. تو چنان چیز با ارزشی داری که هر چیز دیگر بی ربط است.
جنگجویی از استادش پرسید: بهترین شمشیرزن کیست؟
استادش پاسخ داد: به دشت کنار صومعه برو. سنگی آنجاست. به آن سنگ توهین کن.
شاگرد گفت: اما چرا باید این کار را بکنم؟ سنگ پاسخ نمیدهد!!
استاد گفت: خوب با شمشیرت به آن حمله کن.
شاگرد پاسخ داد: این کار را هم نمیکنم. شمشیرم میشکند و اگر با دستهایم به آن حمله کنم، انگشتانم زخمی میشوند و هیچ اثری روی سنگ نمیگذارد.
من این را نپرسیدم. پرسیدم بهترین شمشیرزن کیست؟
استاد پاسخ داد: بهترین شمشیرزن، به آن سنگ میماند، بی آنکه شمشیرش را از غلاف بیرون بکشد، با سکوتش نشان میدهد که هیچ کس نمیتواند بر او غلبه کند.
اجازه دادن
کل آب اقیانوس هم نمی تواند یک قایق را غرق کند، مگر اینکه در آن رخنه کند! همین گونه، انسان های منفی دنیا قادر نیستند شما را تحقیر کنند مگر اینکه بگذارید به درونتان وارد شوند. حرف و اعمال دیگران به خودشان مربوط است مشکل از جایی شروع می شود که توهین یا کلام منفی دیگران را باور کنید و بپذیرید اگر کلام یا افکار منفی دیگران را هشیارانه نگاه کنید به آرامی خواهد رفت و از آن تاثیری نخواهید گرفت.
قایق خالی باش،آنگاه کسی نخواهد بود که برنجد،بترسد،آرزو کند و مایوس شود…
سرکوب خشم راه حل نیست
تو به سرکوب کردن خشم ادامه میدهی و خشم در درون تو جمع میشود.آن وقت جرقه ای از توهین کافی است که آتشی عظیم را در درونت روشن کند.این واکنش تو متناسب با آن توهین نيست.سرکوب راه حل نیست بلکه ساختن یک آتشفشان بزرگ در تو هست باید به خشمت،به فکرت آگاه شوی و این آگاهی درمان تو هست.
رنجش از دیگران
رنجش، احساسی همراه با گله و شکایت و برچسبزدنِ ذهنی به مردم است، که حتی به منِ درون نیروی بیشتری میبخشد.رنجش به مفهوم آزردگی، اوقات تلخی و مورد ستم و توهین قرار گرفتن است.شما از زیاده خواهی، ناراستی، نادرستی و رفتار مردم، کاری که در گذشته انجام دادهاند، حرفی که در گذشته زدهاند، و کاری که باید انجام میدادند و ندادند به خشم میآیید.منِ درون شیفته ی این موضوعات است، و به جای این که ناآگاهی دیگران را نادیده بگیرد،آن را به صورت هویت آنها در میآورد و همین سبب رنج بسیاری می شود.
و سخن آخر:
در صورتی که هشیار و مراقب باقی بمانید،تعجب خواهید کرد توهین می آید و می رود و هیچ چیزی در درون شما اتفاق نمی افتد.درون شما آنقدر قوی شده است که از بیرون تاثیر نمی پذیرد چه احساس زیبایی.اگر انسان آگاه بماند و تحت تاثیر توهین و ستایش،دوست و دشمن،موفقیت و شکست قرار نگیرید به سرچشمه اصلی باز می گردد و شاهد می شود.
سپاس فراوان، عالی بود
درود ممنون از شما