نگریستن به خود چیست؟

نگریستن به خود زمانی شروع می شود که مراقبه را آغاز کنی، نه فقط در یک زمان خاص، بلکه در یکایک کارها و لحظات زندگی ات، مراقبه یعنی : فراموش کردنِ آنچه فراگرفته ای و رها شدن از شرطی شدگی ها و خواب واره ها مراقبه یعنی : نگریستن به خود مانندِ رودخانه ای که قبل از پیوستن به دریا ،به خود می نگرد، اما پس از پیوستن به دریا دیگر کسی نیست تا بنگرد و کسی نیست تا نگریسته شود و در این حالت آزاد خواهی شد.
مردم خودشان را مشغول نگاه می دارند زیرا برایشان سخت است که آگاهی خودشان را تحمل کنند. مردم به دنبال سرگرمی های متنوع می روند تا از رویارویی با خودشان فرار کنند. بزرگترین چالش، نگریستن به خود و تنها ماندن با خود است.

لنگری برای حضور در لحظه ی حال
در زندگیِ روزمره تا جایی که امکان دارد از آگاهیِ جسمِ درونی برای ایجاد فضا استفاده کنید.
هنگامی که منتظر هستید. هنگامی که به سخنان کسی گوش می دهید. یا برای نگریستن به آسمان، درخت، گل، همسر یا فرزندانتان تامل می کنید، در همان حال “سرزنده” بودنِ درون را حس کنید.
این بدان معناست که بخشی از توجه یا آگاهیِ شما بی شکل باقی می ماند، و بقیه برای جهان بیرونی، شکلِ در دسترس است.
هنگامی که شما به این شیوه در جسم خود “ساکن می شوید”، این به عنوان لنگری برای حضور در لحظه ی حال محسوب می شود، و از تسلط افکار، احساسات یا موقعیت های بیرونی بر شما جلوگیری می کند.

نکته:
یک شریک معنوی واقعی کسی است
که تو را به نگریستن در درون خود
برای زیبایی و عشقی که در
جستجویش بودهای تشویق میکند
یک آموزگار واقعی کسی است
که به تو کمک میکند تا
آموزگار درون خود را کشف کنی.
کریشنامورتی معلم معنوی می گوید:
شما احتیاج به ذهنی دارید که کاملا تنها و مستقل بماند٬
نه اینکه بار سنگینی از تبلیغات و تجربیات دیگران
به گردهی آن بار کنید. روشن ضمیری چیزی نیست
که از طریق شخص دیگری٬ از طریق یک مرشد
و معلم به سوی شما بیاید٬ بلکه از طریق مشاهدهی واقعیتی
که در درون خودتان جریان دارد تحقق می یابد
نه از طریق فرار و خود را به تئوری های دیگری مشغول داشتن
بلکه از طریق نگریستن به خود و به آن واقعیت.
از خود نگریزیم
بیایید از آنچه در درون ما مخفی شده است پرده برداریم و خود را ببینیم و بشناسیم .از خود نگریزیم، زیرا فرار از خود حاصلی ندارد و غیر ممکن است. اولین حلقه زنجیر این دگرگونی “مراقبه” خود است ،خود نگریستن است و شگفت این است ،همین که زشتی ها را دیدید از آنها رهایی پیدا خواهید کرد.
اگر ترس را ببینید این ترس شما را رها خواهد کرد ،
اگر تنفر را بشناسید از شر آن خلاص خواهید شد .
این زشتی ها در درون ما هستند زیرا ما آنها را نمی شناسیم ،آنها ما را دنبال می کنند زیرا ما از آنها فرار میکنیم .لحظه ای که ما بایستیم،آنها هم توقف خواهند کرد .مثل سایه به دنبال ما هستند و با توقف ما متوقف خواهند شد.








درود
بسیار عالی . سپاسگزارم از مقاله های سرشار از نور و عشق و انرژی و حقیقتتان .
درود ممنون از شما سمیه جان، سپاس از نگاه تون.