دیدن با مرکز وجود چیست و به چه آگاهی اشاره دارد؟
- 28 تیر 1403
- admin98
- یک نظر

دیدن با مرکز وجود به این صورت است، هر اتفاقی که در جریان است، مرکزی در درون شما به آن نگاه میکند، آن مرکز یک تماشاچی باقی میماند. شاید بدنتان حرکاتی دیوانه وار انجام بدهد: بالا و پایین بپرد،تکان بخورد و یا فریاد بکشد، ذهن تان شاید یک گردباد گردد ، ولی یک ناظر و مشاهده کننده آنجا همیشه باقی خواهد ماند.
پیوسته این را به یاد داشته باشید که شما در حال تماشا کردن هستید، زیرا آن تماشاگر است که اصل است. آن تماشاگر باید بیشتر و بیشتر فعال و تقویت شود. پس وقتی که بدن شما مشغول کارهای بسیار است، وقتی ذهنتان درگیر چیزهای بسیار است، چیزی که عمیقا در شما پنهان است و به تمام این چیزها نگاه میکند. آن ناظر و شاهد همیشه بیدار درون ، ارتباط خود را با آن قطع نکنید.
ممکن است هر لحظه موقعیتی ایجاد شود تا بدن شما بسیار فعال شود، ذهنتان بسیار درگیر تخلیه و پاکسازی شود، فعالیتهای زیادی وجود دارند، ولی همزمان، در کنار تمام اینها، هشیار بمانید، گوش به زنگ باشید، به هر آنچه که رخ میدهد نگاه کنید،گویی که نه تنها که انجام دهنده ،بلکه تماشاچی(ناظر) نیز هستید.
عمل کردن، ناظر خود بودن، تماشا کردن، این هشیاری باید لحظه به لحظه ادامه داشته باشد، نه فقط زمانی که مراقبه میکنید. راه میروید، غذا میخورید، استحمام میکنید، با کسی صحبت میکنید، به خواب میروید. همه چیز را آنطور که رخ میدهد تماشا کنید و آگاهی وارد خواهد شد که ورای این ذهن و بدن خواهد بود.
مرکز وجود چیست؟
مرکز وجود هر انسانی پایه و اساس انرژی و آگاهی روح می باشد. هیچ فرقی نمیکند که ابرها بالای سرت باشند، یا نه، شادی ات را به روز آفتابی موکول نکن. این آسمان، فقط با احساس خود تو آبی میشود. همچنین شادی ات را به افراد ،موقعیت ها و بیرون از خود نیز گره نزن، چون در این صورت کنترل وجودت را به بیرون و دیگران می سپاری، شادی و حس و حالت باید از مرکز وجود تو بیاید. در این صورت سرور الهی را تجربه می کنی که از منشا روح ات می آید و این هشیاری، ورای تمامی حالات بیرونی است.
در درون ما مرکزی وجود دارد که از هر نوع محدودیت مبراست. به عبارت دیگر در واقع ، دروازه ای است به سوی آزادی مطلق. جایی که ما را به فراسوی محدودیتها و فضای گسترده بیکران سوق می دهد. در آنجا نشانی از اندوه نیست و تنها چیزی که حس می شود برکت و سرور بی پایان است. اما پیش ار اینکه انرژی حیاتی ما به آن مرکز برسد در اطراف آن منحرف می شود. مراقبه بهترین راه رساندن انرژی حیاتی به درون مرکز هست.
سخن پایانی:
هنری هست که دیدن چیزهاست
همانگونه که هستند
بدون نامگذاری،
و بدون گرفتار شدن در شبکه ی الفاظ،
بدون دخالت کردن ذهن
این هنر قضاوت نمی کند
و این هنر تفسیر نمی کند
این هنر حضور و
بودن خالص و اصیل است
جایی که دیدن با مرکز وجود
و خدای درون رخ می دهد.