سکوت درون چیست ؟ چگونه سکوت درونی مان را تقویت کنیم تا به آرامش برسیم؟

سکوت درون تطهیر می کند،سکوت شفابخش است و نیرو می دهد سکوت رازها را می گشاید و شما را با خودتان روبه رو می کند.فرار روبه بیرون مُسَکِنی موقت است اما روبرو شدن با خود حقیقی مان در سکوت درمان است.سکوت درون ذکر جلیلی است که ما را به خداوند نزدیک می کند.به قلب خود گوش بده،ساکت باش و به صدای کوچک و آرامی که از درونت جاریست گوش فرا ده،باید سبک شد،باید پرواز کرد تا به نور خدا رسید.
روح های بزرگ در هیچ قفسی جای نمیگیرند حتی اگر این قفس به بزرگی دنیا باشد.بزرگی ظرفیت روح با سکوت و مراقبه مهیا میشود و روح های بزرگ کارهای بزرگ انجام می دهند کارهایی که دیگران قلب انجام آن را ندارند.دید شما نسبت به روح تان، زمانی شفاف می شود که به درون قلب خود نگاهی بیندازید.

پاسخ ها
همینکه شما ساکت شوید واقعا ساکت شوید آنگاه هیچ نیازی نیست بپرسید،چیزی برای پرسیدن نیست،سکوت سوال است و سکوت جواب است.سکوت حقیقت غائی است در سکوت ما با جهان هستی ملاقات میکنیم.سکوت را بیاموزید تا پاسخ ها از درون فرا رسند با یک ذهن شلوغ و سراسر آشوب پاسخی را پیدا نمی کنی.تنها با سکوت واقعی و در عمق وجودت جواب تمامی پرسش هایت از کائنات بر تو فرود می آیند.
وقتی از کسی میرنجی از خودت بپرس :
این کیست که میرنجد؟
آنگاه سکوت کن تا پاسخ را بشنوی،اگر فقط به این پرسش نگاه کنی خواهی دید،کسی که به تو صدمه میزند،خود تو هستی زیرا:
“رنج را می پذیری و به رنج اجازه میدهی هست شود.”

مغز دعا، سکوتِ پس از خواندن است!
دعا کردن حرف زدن نیست،اگر فقط حرف بزنی، از کیفیت دعا خارج شدهای.دعا کردن،فراخواندن خداوند است و آنگاه سکوت.درست است که ابتدایش با خواندن است،اما آن فقط یک مقدمه است اصل دعا با خاموشیِ تو آغاز میشود.این یعنی:پس از فراخوانی خداوند،تو باید سکوت کنی،باید ساکن و خاموش شوی، تا او بر تو ببارد و برخوردارت کند. زیرا تو، تنها در سکوتی سالکانه میتوانی او را دریافت کنی. برخی چند جمله به عنوان دعا میخوانند و بعد الفرار!.. این دعا کردن نیست. بِایست،خاموش شو و اجابتش را دریافت کن.دعا،خود یک مراقبهی تمام است.

سکوت درون
سکوت چیزی است که از قلب میآید نه از بیرون سکوت معنایش صحبت نکردن و هیچ کاری نکردن نیست معنایش آن است که فرد در باطن،پریشانحال نیست.اگر انسان واقعاً ساکت باشد، آنگاه بیتوجه به آنکه در چه شرایطی خود را ببیند میتواند از سکوت لذت ببرد. لازمه یافتن حقیقت این است که بسیاری از کارهای عبث را رها کنیم.هنگامی که به سکوت در اعمال می رسی سکوتی ژرف در کارهایت حقیقت در تو رخ می دهد همچون چشمه ای که ناگهان در تو بجوشد.
صدای ذهن و بیرون، زیاد و گوش خراش است اما ندای درون، آهسته و دلنواز است.عشق با سکوت از اعماق درون می آید نه در شلوغی ذهن،یک عشق و محبت خالص ریشه در مرکز دارد و وقت شناس و جهت جو نیست.هرچقدر از درون به بیرون بنگری بیشتر احساس وجود خواهی کرد،جایی که ذهن هست حقیقت نیست، حقیقت در خود بودن است .

صلح درون
تو در اصالت خود از خداوند جدا نیستی؛در شخصیت از او جدا هستی.وقتی نیروهای درون،سلاحهای خویش را زمین می گذارند و یکدیگر را در آغوش می کشند مرتبه ای از آرامش و تعادل از راه میرسد که در آن همه چیز در صلح است.آگاهی زمانی روی میدهد که ذهن شما آرام است،ساکن و بی حرکت.تنها در آن زمان است که آگاهی، به خوبی آشکار و متجلی میشود. بعد از آن شما میتوانید هر کاری که میخواهید انجام دهید؛حرکت کنید،به شادی بپردازید،دیگر فرقی نمی کند همیشه در آرامش و سکوت هستید.
در درون شما سکوت است. همیشه اینجا است،ثابت و بدون حرکت.او کاری را انجام نمی دهد.از این موضوع آگاه باشید. او به سادگی اینجا است اما از جایی نرسیده است.در اینجا شما شخص نیستید.در سکوت، شما بدون تاریخچه، نام و شکل هستید.اکنون آن فضا را تشخیص دهید که چقدر ساده است.این اساس فعالیت است اما خودش در هیچ فعالیتی شرکت نمی کند.این موضوع را اکنون دریبابید و تایید کنید و در آرامش بمانید.

تنها زبانی که قادر است کل حقیقت را بیان کند،سکوت است!
خرد و بصیرت را نمی توان به دیگری انتقال داد،چون پیشاپیش بذرش در او هست.معلم واقعی بذر را لمس کرده ،اجازه می دهد خودش بیدار شده جوانه بزند و رشد کند.هر کسی دارای هدیه ای ویژه است.اما همه آنرا نگشوده اند! فردی که به بی نَفْسی رسیده است به هیچ عنوان فروتن نیست.او نه متکبر است و نه فروتن.او به سادگی خودش است.ذهنی برکت یافته است که می تواند از عادات خود فراتر رفته،دوباره به وضعیت طبیعی خود یعنی هشیاری ساکن باز گردد.تمام رشد معنوی، فرآیند به یادآوردن است.معنویت را نمیتوان آموخت،باید اجازه داد تا آشکار شود.تنها زبانی که قادر است کل حقیقت را بیان کند،سکوت است!

ﮔﻔﺘﮕﻮﻫﺎی ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ
ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺯﻳﺎﺩ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﻌﻨﻮی ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﯽﺑﺮﺩ! ﭘﺮﺣﺮﻓﯽ، ﻭ ﺑﯽﺑﻨﺪﻭﺑﺎﺭﯼ ﺯﺑﺎﻥ، ﺍﻧﺮﮊی ﺭﺍ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩﻩ، ﻓﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺎﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎیی ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ میﺩﻫﺪ. ﻋُﻘﻼ ﻛﻢﺣﺮﻑ میﺯﻧﻨﺪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺿﺮﻭﺭی ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ میﺁﻭﺭﻧﺪ. ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﺻﺮﻑﺟﻮیی ﺩﺭ ﻟﻐﺎﺕ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ میﮔﺬﺍﺭﻧﺪ.
ﺑﺮﺍی ﺁﺭﺍﻡ ﻛﺮﺩﻥ ﻭ ﺗﺤﺖ ﻛﻨﺘﺮﻝ ﮔﺮﻓﺘﻦﺫﻫﻦ(هشیار شدن نسبت به آن)، ﺭﻭﺯانه سکوت را تمرین کنید. ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﺘﻔﻜﺮ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺧﻄﺮ ﺑﺤﺚ ﻭ ﮔﻔﺘﮕﻮی ﻏﻴﺮ ﺿﺮﻭﺭی ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻧﻪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﭘﺮﺳﺶ ﻣﺘﺎﻓﻴﺰیکی ﺑﻪ ﻛﺎﺭ میﺭﻭﺩ، میﺗﻮﺍﻧﺪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﺷﻬﻮﺩ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﻘﻄﻪ، ﻣﺴﺎئل ﻓﻮﻕ طبیعی ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﻨﻄﻖ میﺑﺎﺷﺪ. ﻋﻴﺐﺟﻮیی ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻧﮕﺮﺵ منفی ﺫﻫﻦ میﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ پاکسازی ﻓﺮﺩی ﻛﻤﻚ نمیﻛﻨﺪ.ﻭقتی ﺫﻫﻦ ﺩﺭﮔﻴﺮ ﺍﻳﻦﮔﻮﻧﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎﺳﺖ نمیﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭﻭﻥﻧﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﻧﻘﺎﻳﺺ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﻪ ﺍﺻﻼﺡ ﺧﻮﺩ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻳﺪ…
خویشتن راستین
از عمق سکوت است که آبفشان وجد و سرور الهی فواره میزند و بر وجود آدمی روانه میگردد.هدف این زندگی پیدا کردن خویشتن راستین است.آن خویشتن خود را بشناسید.تپش حضور دریای الهی را در قلب خود احساس کنید. باید پیش از تصمیم گیری در مورد امور مهم در سکوت بنشینید و از خداوند یاری بخواهید تا نیرو و توانایی شما از قدرت خداوند سرشار گردد.نهفته در ذهن شما ذهن اوست و نهفته در نیروی اراده شما قدرت اراده اوست.
دست از جستجوی خوشبختی در بیرون بردار،گمشدهات درون توست! آن خورشید درخشان هم اکنون در درون توست!تو روحی عظیم هستی که سرچشمهی قدرت و عشق و آفرینش است.در سکوت به مراقبه بنشین،تا خود را به یادآوری…!

در دنیا باش و از دنیا رها باش
بنشین و در سکوت منتظر پیام پروردگار باش.آوایی دلنشین و لبریز از عشق در انتظار توست و آن زمانی می آید که تو نباشی.در دنیا باش و از دنیا رها باش،خیره به درون در سکوت،میزبان عشق باش،بر رنگ لطیف عشق دیده ی تر را بگشا،جان را سیراب کن،موج نوازش دوست با توست.

نظارهگر بودن در سکوت
سکوت، بهما مجال دیدن و شنیدن میدهد.
سکوت، بهما فرصت یادگیری و رشد میدهد.
سکوت، بهما امکان تغییر و تحول و استحاله میدهد.
پس، سکوتی آگاهانه اختیار کنید و در حد ضرورت صحبت کنید تا بتوانید بهخوبی جهان اطرافتان را ببینید و بهوضوح صدای آن را بشنوید تا ادراک درستی از جهان اطرافتان و آدمیان اطرافتان داشته باشید.این نوع مشاهده و گوش دادن در سکوت،بینش خاصی به آدمی میدهد گویی به تابلویی یا فیلمی از بیرون تماشا میکنيد.از اینرو درگیر آن صحنه و واقعه نمیشوید ولی در عین حال نکات و جزئیات آن واقعه را به خوبی و روشنی دریافت میکنيد.این شیوه از بیرون، نظارهگر بودن در سکوت؛ دانش، بینش و منش ِتازهای به شما میدهد.
سکوت،نگفتن و نشنیدن نیست آن، محو گوینده و شنونده است…
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
حافظ

زلال شدن مثل چشمه
ژرفترین و اصیلترین نوع دروننگری و حتی نیایشهای ما زمانی اتفاق میافتد که دیگر سخنی برای گفتن نداشته باشیم.قدری سکوت کنیم و به جوش و خروشِ هیجانات خود نگاه کنیم تا نهایتا از تب و تاب بیافتند. آنقدر این سکوت را ادامه دهیم تا تکتک سلولهایمان آماده شنیدن نجواهایِ اصیلتری از عمقِ وجودمان شوند!
به تعبیر لائوتزو فرزانه چینی:
بعد از هر آشفتگی و طوفانی، زیر سایه سکوت اجازه دهید، شلوغیها و آب گلآلوده وجودتان تهنشین شود تا بعد از گذر زمانِ کافی شاهد آرامش، شفافیت و زلالی در عمق روانتان باشید.تا زمانی که تحت تاثیر هیجانات درونی و بیرونی گل آلود هستید،سخن نگویید و هیچ تصمیم مهمی را نگیرید. همه امور مهم را به زمانی موکول کنید که آرام گرفتهاید و زلال شدهاید.

تسلیم
هنگامیکه ما به آنچه هست ، تسلیم می شویم نیاز به تغییر جهان را از میان برمیداریم و آنگاه آن تغییر می کند و این شامل نیاز به تغییر دنیای ما و شرایط و وضعیت ما نیز دارد.اول آنچه هست بپذیر آنگاه ببین چه اتفاقی میفتد،زیرا در پذیرفتن و تسلیم است که ذهن آرام می شود،بدون دلواپسی ،حضور یک نیروی قدرتمند و همه گیر را در تمام پدیده های جهان در می یابیم.آنجاست که در سکوت و تسلیم دریافت ها و شهود ها آغاز می گردد.بهترین راه حل ها و انتخاب ها برایتان فرستاده می شود.
در ذهن ما همهی صداها همزمان در حال انتشارند و آنقدر هیایو وجود دارد که ما قادر به شنیدن نجوای آرام خداوند نیستیم.سکوت کن،تا نجوای خداوند را از درونت بشنوی.تمرین مراقبه شما را برای آن سکوت درون آماده میسازد که در آن، جهان هستی در درون شما به یک شعله تبدیل میشود.

توجه کردن به سکوت
سكوت ، طلاست؛آن يك قدرت الهى و انرژى بى اندازه دارد.سعى كنيد توجهتان را به سكوت بيشتر از صداها معطوف كنيد.توجه كردن به سكوتِ بيرون باعث آرامش درون ميشود :ذهن ساكت ميشود.هر صدايى از سكوت متولد ميشود و به سكوت باز ميگردد و زندگی توسط سکوت احاطه شده است.سکوت،صدا را موجود میسازد.
سكوت،حقيقي و ذاتى ست اما جزء غيرقابل توضيحِ هر صدايي،هر نت موسيقى ،هر آهنگى و هر كلامى است .آن غيرقابل توضيح ،در دنيا به عنوان سكوت معرفي ميشود.تنها كارى كه بايد انجام دهيد توجه كردن به آن است .

من کیستم؟
حسها نمیتوانند او را احساس کنند و ذهن نمیتواند او را بفهمد.آگاهی،به تنهایی همه جا است و بهمنزله “من” در بطن انسان برمیخیزد.او درخشش خورشید و گردش زمین است.او فراتر از مکان و زمانی که وجود خودشان را از او بهره میگیرند است.ذهن نمی تواند برود تا او را لمس کند،یا به او برسد و اگر سعی کند تا او را پیدا کند او را نخواهد یافت.این تلاشها، تکاپوهایی هستند که آن سکوت را پنهان میکنند.او فقط وقتی که ذهن حرکت نکند از خود پیدا میشود.او هیچ آغازی ندارد و فقط شناخت خویش او را پایان خواهد داد. پرسش من کیستم؟ او را پایان خواهد داد.بنابراین با استواری تصمیم بگیرید،من باید او را اکنون انجام دهم.این تولد انسانی، برکتی بزرگ است، او را هدر ندهید!

طبیعت
سکوت ضروری است ما به همان اندازه که گیاهان برای رشد به نور نیاز دارند،به سکوت احتیاج داریم.اگر ذهن ما پر از کلمات و افکار باشد،جایی برای ما فراهم نیست.فهم و خرد،سکوت به همراه میآورد،نه سخن.
فقط زمانی که از درون ساکت هستید میتوانید به سکون صخره ها، گیاهان و حیوانات دسترسی پیدا کنید. فقط زمانی میتوان با طبیعت در عمیق ترین سطح و ورای احساس جدایی رابطه برقرار کرد که ذهن پر سروصدا فرونشیند. فکر کردن مرحله ای است در تکامل زندگی. وجود طبیعت سکوت مقدسی است که مقدم بر بوجود آمدن افکار است. طبیعت می تواند شما را به سكوت وادارد. این هدیه ای است برای شما و هنگامی که طبیعت را مشاهده میکنید و در فضای سکون به آن ملحق میشوید؛ این فضا به هوشیاری شما نفوذ میکند. این هدیه شماست به طبیعت از طریق شما طبیعت از خود هوشیار میشود. طبیعت منتظر شماست، هم چنان که برای میلیون ها سال منتظر بود.

مروارید
آنچه در جستجویش هستی در درون توست.پس چرا جهت نادرست را برای مطالعه درون انتخاب می کنی.با ارزشترین چیز در اقیانوس در کف او قرار دارد.مروارید آنچنان چیزی کوچک،اما هنوز هم بسیار با ارزش و برای تهیه بسیار سخت است.به همان ترتیب نیز خویش مثل مروارید است.برای آنکه او را پیدا کنید باید در سکوت عمیق ،هرچه عمیق و عمیقتر تا آنکه به او برسید تا ژرفنا غوطهور شوید.

هوشمندانه زیستن
وقتی هوشمندانه زیستن را آغاز کنید بیشتر مشاهدهگر و شنونده خواهید بود تا گوینده و زمانی که نظارهگر بودن ِمستمر ِخود را آغاز کنید، بیشتر متوجه افکار و رفتار خود در لحظه هستید تا دیگران.آنگاه به تدریج متوجه خواهید شد که به جای تحلیل و قضاوت دیگران، مشغول به تحلیل خویش هستید و به مرور خود را اصلاح میکنید و نه تنها دست از قضاوت و داوری دیگران برمیدارید،بلکه دست از عداوت و بحثهای درونی خود با دیگران نیز برمیدارید.لذا کمکم سکوت بیرونی بر درون حاکم میشود و بیشتر در زمان حال هستید و در تجسس گذشته و تفحص آینده نیستید.آنگاه نیروی زمان حال کمک میکند تا اراده و قصد شما فعال گردد.

گوش دادن به سکوت
گوش کردن به سکوت،هرجایی که باشید روشی آسان و مستقیم برای حاضر شدن است.حتی اگر صدایی هم وجود دارد همیشه نوعی سکوت در آن نهفته یا بین صداها وجود دارد.گوش کردن به سکوت بلافاصله آرامشی را درون شما برقرار می کند.تنها آرامش درون شما می تواند سکوت بیرون را درک کند و آرامش چیست؟ به جز حضور و آگاهی آزاد شده از افکار.

سکوت لبریز شدن از موسیقی ناشنیده است
معمولا فکر می کنیم سکوت چیزی منفی است،خالی است،نبود صدا است.این کج فهمی به این دلیل رایج شده که فقط افراد اندکی سکوت را تجربه کرده اند.آنچه که اکثرا به نام سکوت تجربه میکنند بی صدایی است .اما سکوت کاملا پدیده متفاوتی است.سکوت وجودی است، خالی نیست.سکوت لبریز شدن از موسیقی ناشنیده است.سکوت رایحه ناشناخته است.سکوت نوری است که فقط با چشم درون دیده می شود.اینها خیالات نیستند،واقعیتند.واقعیتی که پیشاپیش در همه هست. مشکل اینجاست که ما هرگز به آن نگاه نکرده ایم.
به مرکز وجودی ات برو و آوای زیبای سکوت را بِچِش،سماعی عاشقانه داشته باش و لذت نیستی را بِچِش.لذت کُل و در مرکز بودن و چشیدن شیرین ترین شهد عالم.

ندای درون
در سکوت، نیروی نهانت با تو سخن میگوید. ندا هایی را از درون می شنوی، نداهایی که قطعی و مسلم اند. هیچ اما و اگری ندارد. قلب از اما و اگر هیچ نمی داند. فقط چیزهایی را به تو میگوید که سرنوشت توست. به تو میگوید یک نقاش، یک مجسمه ساز، یک رقصنده، یا یک موسیقی دان شو. قلب راه های کامروایی را به تو نشان میدهد. تو را هدایت میکند. کار مرشد این است که به تو کمک کند به سکوت برسی تا بتوانی ندای درون خود را بشنوی. آن گاه زندگی تو از درون هدایت میشود.
آنچه در پشت چشمان شماست،بسیار نیرومند تر از چیزی است که پیشِ روی میبینید.غاری که از ورود به آن هراس داری،حاوی همان گنجی است که در جستجویش هستی.نقاب از صورت برانداز، تا آن چهره با شکوه را ببینی در آن سکوت اسرار درون بر تو آشکار می گردد.سکوت اقیانوس است و سخن چون رودخانه. آن دم که اقیانوس در پی توست، به رودخانه مرو.به اقیانوس گوش فرا ده.








عالی بود
ممنون از شما هنگامه جان