تغییر اصلی از درون است به چه معنا است؟
- 08 مهر 1403
- admin98
- یک نظر
تغییر اصلی از درون است
تو خود باید تغییر کنی
تغییر در سطح آگاهی توست
تنها تغییر از درون است
که رضایت و قناعت می آورد.
تغییرات چیزهای بیرون
هیچ رضایت نمی آورد.
برعکس تشنگی تو را
بیشتر می کند.
به جای عوض کردن چیزها،
در جهت و بُعد بیرونی ،
آگاهی خود را تغییر بده.
تغییر باید درونی باشد.
فقط تغییر درونی میتواند
چیزی را تغییر دهد.
واکنش:
ما اغلب فکر میکنیم تنها راه ایجاد خوشحالی این است که سعی کنیم شرایط بیرونی زندگی خود را کنترل کنیم، سعی کنیم آنچه به نظر اشتباه میرسد را بر طرف کنیم یا از شر همه ی چیزهایی که ما را آزار میدهند خلاص شویم.
اما مشکل اصلی در واکنش ما به آن شرایط نهفته است. بنابراین چیزی را که باید تغییر دهیم نگرش، نحوه و روشِ تجربهی واقعیت است زیرا تغییر اصلی از درون است
پل به سوی جوهر درونی مان
آگاهی ناب ما، از جسم مان فراتر است. ماهیچهها خسته میشوند، پوست چین و چروک میشود و استخوانها شکننده میشوند. عواطف، گرچه گاهی اوقات طاقت فرسا هستند، اما زودگذر هستند.
شادی به اندوه تبدیل میشود. خشم تبدیل به بخشش میشود. افکار، هر چقدر هم که گیرا باشند، مانند ابر میگذرند. با این حال، در زیر این تئاتر زودگذر وجود، ناظر خاموش درون، بدون تغییر باقی میماند. این جوهر واقعی ماست.
به یک اقیانوس وسیع فکر کنید. در سطح، امواج طوفانی غالب است، اما در اعماق آن، آرامش حاکم است. ارتباط ما با بدن، عواطف و افکارمان شبیه به غرق شدن در آن امواج پرتلاطم است، بدون توجه به آرامش عمیق زیر آن.
ارتباط با هشیاری اصلی ما، غواصی در آن عمق آرام است. ابزارها، مراقبه، خودآگاهی و کاوش معنوی. در دنیایی که به تعقیبهای بیرونی وسواس دارد، این شیوهها پلهایی هستند به سوی جوهر درونی ما.
ذهن برنامه نویسی شده را از «مشکل» به «راه حل» تغییر دهید
تمام تلاش آنها این است که باور کنید شما یک مشکل هستید و چیزی که نیاز دارید بدانید این است که شما راه حل هستید نه یک مشکل !
واقعیت آن چیزی است که ما اکثرا به آن فکر می کنیم و یا به بیانی ساده :
واقعیت چیزی است که روزانه بارها و بارها در مورد آن «صحبت» و «فکر» می کنیم.
بنابراین اگر موضوع اصلی صحبت شما در مورد اتفاقات و آشفتگی هاست در واقع شما در حال خلق همان واقعه هستید .
هر روز به خودتان یادآوری کنید شما خالق هستید. کلید خلق دنیای خودتان را کشف کنید.
برای کشف این کلید ابتدا باید ذهن برنامه نویسی شده را از «مشکل» به «راه حل» تغییر دهید.
مسئله اصلی بالغ شدن آگاهی و رفتن به ورای وضعیت فعلی است
مسئله اصلی عشق در ابتدا بالغ شدن است ،
سپس شریک بالغ را خواهی یافت ؛
آنگاه افراد نابالغ دیگر تو را جذب نخواهند کرد.
شما می توانید هزار و یک بار همسرتان را عوض کنید ،
اما دوباره همان نوع رابطه و همان بدبختی در
شکل های متفاوت تکرار می شود
همان بدبختی تکرار می شود ؛ تقریباً همان است.
می توانی همسرت را عوض کنی ،
اما تو تغییر نکرده ای. اکنون چه کسی می رود
همسر دیگری انتخاب می کند ؟
تو انتخاب خواهی کرد.
انتخاب دوباره از نابالغی خودت بیرون خواهد آمد.
دوباره همان نوع همسر را انتخاب خواهی کرد.
پس مسئله اصلی بالغ شدن آگاهی و رفتن
به ورای وضعیت فعلی است تا از آن عبور کنیم.
چون تغییر اصلی از درون است.
این تو هستی که مسئولی
معمولاً در رابطهی عشقی اگر مسئلهای پیش آید، تو همیشه دیگری را مقصر میدانی.
ولی بخاطر بسپار که همیشه این تو هستی که مسئولی. خودت را تغییر بده و آن عادات و حالات مشکل آفرین را از خود دور کن و بگذار عشق تو را دگرگون سازد.
در عشق واقعی، اگر اشتباهی رخ دهد، هر دو نفر احساس میکنند که “من اشتباه میکنم”؛ پس هر دو احساس مشابهی دارند و در این موقع است که همه چیز شروع به رشد کردن میکند.
هرگز نگو که طرف مقابل اشتباه کرده است. در عوض سعی کن چیزی را که سبب اشتباه شده، در درون خودت پیدا کنی و تغییر دهی.
این “بازی تقصیرها” را دور بیندازید.
این کاری بس مشکل است، زیرا بر علیه نَفْس شماست.
از هرجا که بخواهیم به دنیای درون نزدیک شویم عشق، مراقبه، یوگا، نیایش و… هدف اصلی همان نابود کردن و دور انداختن نَفْس است. از طریق عشق ورزیدن این کار بسیار آسان انجام میشود و خیلی طبیعی هم هست.
عشق طبیعیترین راه دنیا است. اگر از راه عشق نتوانی به هدف برسی، راههای دیگر بسیار مشکلتر خواهند بود.