شروع کنید

تصویر ذهنی چیست؟ تو این تصویر ذهنی نیستی چه معنایی دارد؟

تصویر ذهنی چیست؟ تو این تصویر ذهنی نیستی چه معنایی دارد؟

 

تصویر ذهنی که از خودت  داری، با آن که حقیقا هستی متفاوت است، بیداری و روشن‌ضمیری ، در واقع پایانِ این تصویری است که تو از خودت داری، همین تصویرِ کسی بودن . این باوری که می‌گوید تو عینیتی در این فضا هستی وقتی که این تصویرِ ذهنی از بین برود ، فقط فضا باقی می‌ماند در آن لحظه تو این فضا هستی و بر این اساس وابسته به تجربیاتت نیستی ، زیرا آنها درون بدن و ذهن تو اتفاق می افتند. مثلا اگر برای یکی از اشیایی که در این اتاق قرار دارند اتفاقی بیفتد، بر این فضایی که این اشیا در آن پدیدار شده‌اند هیچ تأثیری نمی‌گذارد و هرگز خراش و آسیبی به این فضا نمی‌رسد.

فقط یک ذهن کاملا آرام تصویر صحیحی از جهان به شما نشان می دهد.مانند آب آرام که تصویر درستی از جهان در خود نمایان می کند. پس اگر میخواهید، تصمیمات درستی بگیرید،ابتدا ذهنتان را آرام کنید تا بتوانید به صورت اصل و واقعی ببینید، نه یک دیدن احساسی و ذهنی و شرطی شده.

تصویر ذهنی که از خودت داری، با آن که حقیقا هستی متفاوت است

 

تو این تصویر ذهنی نیستی

 

سعی نکن خود را تعریف کنی ،تو برای بودن نیازی به تعریف نداری، هنگامی که خود را تعریف می کنی در واقع اشاره می کنی به تصویری از خود که در ذهن داری، تو این تصویر ذهنی نیستی، حقیقت تو در قاب هیچ تصویری نمی گنجد، نگران این هم نباش که دیگران چه تعریفی از تو دارند.

نگران این نباش که دیگران چه تصویری از تو در ذهن خویش ترسیم کرده اند،آنگاه که دیگران تو را تعریف می کنند و یا درباره تو نظر می دهند،آنها چیزی درباره تو، به تو نمی گویند،بلکه درباره شیوه نگرش خود درباره تو سخن می گویند،بنابراین اگر در این تعریف مشکلی است،مشکل آنهاست، نه تو.

تو این تصویر ذهنی نیستی

 

 

من چگونه باید خودم را بشناسم؟

 

نباید چیزی در مورد خودم فرض بگیرم،

نباید هیچ تصویر ذهنی از خودم داشته باشم،

باید به افکارم، نحوهٔ صحبت کردنم، حرکاتم،

 باورهایم به همان راحتی که به صورتم

در آینه نگاه می‌کنم، نگاه کنم.

 

این چیزی که از همه‌چیز آگاه است کیست؟

 

این صداها را بشنوید. اول توجه را ببرید به سمت این صداها و بعد توجه را ببرید به سمت چیزی که از این صداها آگاه است. متوجه‌اش باشید. این سؤالات را از خودتان بپرسید و درون خودتان به دنبال جواب باشید. دادن جواب ذهنی کمکی به شما نخواهد کرد. چه چیزی این صداها را شنید؟ این صداها کجا ادراک شدند؟ چه چیزی از این صداها آگاه است؟ ماهیت چیزی که این صداها را درک کرد چه چیزی است؟ احتمالاً شما در اینجا میگویید: من این صداها را درک کردم.

سؤال: منظور شما از “من” در اینجا دقیقاً چیست؟ چه شخصی ؟ یا چیز دیگری؟ فقط متوجه چیزی باشید که از این صداها آگاه است. آیا چیزی که این صداها را ادراک کرد، خودش از جنس این صداهاست؟ یا صرفاً چیزی است که از هر چیزی که پدیدار می‌شود آگاه است؟ مثل یک تصویر یا یک فکر یا یک حس یا یک احساس. این چیزی که از همه‌چیز آگاه است کیست؟ من چیستم؟ مدتی با این مراقبه بمانید.

این چیزی که از همه‌چیز آگاه است کیست؟

 

کریشنامورتی معلم معنوی می گوید:

 

مادامی که تصویری از

خودت داشته باشی،

رابطه‌ای با دیگری نداری.

یعنی در صورتی که انسان با تصویر ذهنی از خود و یا تصویر ذهنی از دیگران با افراد ارتباط یا معاشرت داشته باشد، در حقیقت این یک ارتباط واقعی نیست، بلکه ارتباط دو تصویر شرطی شده با یکدیگر است، در یک ارتباط واقعی دو طرف باید بدون شرطی شدگی و تصاویر ذهنی قبلی در لحظه حال با هم ارتباط داشته باشند.

مادامی که تصویری از خودت داشته باشی، رابطه‌ای با دیگری نداری.

 

 

مشاهده ‌کننده همان مشاهده‌ شونده است

 

وقتی هیچ تلاشی برای تغییر و یا پذیرش تصویر وجود‌ ندارد، بلکه فقط حقیقتِ آنچه که هست وجود‌ دارد، خود مشاهدهٔ آن واقعیت تغییری بنیادی را در آن واقعیت به‌ وجود‌ می‌آورد. این فقط وقتی می‌تواند واقع شود که مشاهده‌ کننده همان مشاهده‌ شونده است. هیچ چیز اسرارآمیزی در‌بارهٔ آن وجود‌ ندارد. راز زندگی ورای تصویر است، ورای تلاش، ورای فعالیت متمرکز، خودخواهانه، ذهنی، و خود ‌مرکز. حوزه‌ای وسیع از چیزی که هرگز نمی‌تواند از طریق دانستگی کشف شود، وجود دارد. خالی کردن ذهن فقط زمانی می‌تواند اتفاق‌ بیفتد که هیچ مشاهده‌کننده‌ای وجود ندارد، همچنانکه مشاهده‌شونده‌ای. همهٔ اینها توجهی عظیم، آگاهی‌ای که تمرکز نیست، می‌طلبد.

 

 

آینه ها

 

تو دنیایی

فقط تو واقعاً وجود داری، نه چیز دیگر

چیزهای دیگر فقط آینه‌اند

 

اگر تو هرج و مرج باشی، دنیا می‌تواند در نگاهت هرج و مرج باشد

و اگر در درون مرده باشی، دنیا می‌تواند مرده باشد

اگر در درون زنده باشی، دنیا می‌تواند زنده باشد، به وضوح زنده. به تو بستگی دارد

 

تو در خانه‌ای آینه‌ای زندگی میکنی

تو واقعیت هیچ چیز را نمی‌بینی

تصویر ذهنی خودت را بر هر واقعیت منعکس میکنی

 

تو آینه‌ها و تصورات را همه جا با خود داری و بعد به حتم کسل می‌شوی و می‌گویی «به نظر می‌رسد هیچ مقصدی در زندگی وجود ندارد. من به هیچ‌جا نمی‌روم. در دایره‌ای سرگردان می‌چرخم. روزها همه شبیه هم‌اند… همان تکرار…»

اما این به خاطر هستی نیست، به خاطر تو است.

 

آینه‌ها را بشکن

از زندانت بیرون بیا

با چشمان برهنه جهان را بنگر

با گوش‌های برهنه جهان را گوش بده

 

این مدیتیشن است:

نگاه کردن به جهان بدون ذهن

 

آنگاه همه چیز نو و تازه است. همه چیز تا ابد سرزنده است. همه چیز خدایی است

 

اما برای رسیدن به این نقطه باید ارتباط عمیقی بسازی، باید نفوذ عمیقی به درون قلبت داشته باشی، زیرا عصاره‌ی زندگی آنجا در انتظار تو است.

 

هویت گذرا

 

کسانی که با ظاهری زیبا، نیروی جسمانی یا توانایی خود شناخته میشوند، هنگامی که این ویژگی ها در آنها کم رنگ یا ناپدید می گردد، که البته چنین خواهد شد. دچار رنج و اندوه می شوند. سپس خود هویت این آدمها که با آن ویژگی های گذرا همانندسازی شده بود، مورد تهدید فروپاشی قرار می گیرد. در هر دو مورد، زشت یا زیبا، مردم بخش مهمی از هویت خود را چه منفی، چه مثبت از جسم شان دریافت می کنند، آنها هویت خود را از من،فکر می گیرند که به نادرست آن را به تصویر ذهنی یا تصور کلی از جسم می چسبانند. با این وصف، جسم چیزی بیش از یک شکل فیزیکی نیست که سرنوشتی مانند همه آشکال دارد؛ ناپایدار و در نهایت، رو به زوال.

هویت گذرا

 

همه چیز ابتدا از درون آغاز میشود

 

تمام تخیلات و تصویر سازی های ذهنی ریشه در واقعیت دارند، زیرا هیچ عمل درونی ای، خارج از چارچوب حقیقت نیست، می توان گفت “توهم” هم تجلی ای از حقیقت است، منتهی از شکلی به شکل دیگر تغییر حالت داده است، زمانی که شما به چیزی فکر میکنید یا تصویری را در ذهن خود خلق میکنید، آن تصویر در لایه های درونی ایجاد و انرژی آن از طریق کالبد ذهنی به دنیای ذهنی منتقل میشود و در آنجا خلق شده است.

بنابراین حتما باید دانست که ما قدرت خلق داریم و باید توجه داشت که در درون ما چه میگذرد و چه افکار یا انرژی هایی را آگاهانه با ناآگاهانه ایجاد میکنیم،حتی فکر منفی کردن به دیگران هم نوعی ارسال انرژی یا حمله ی روانی به شخص مورد نظر است که در این بین آن انرژی منفی اول بر روی خودمان تاثیر مخربش را میگذارد،آنچه در بیرون یا جهان فیزیکی وجود دارد، در جهان های درون هم وجود خواهد داشت، و آنچه در درون پدید می آید، آینه وار در جهان بیرون منعکس خواهد شد.

همه چیز ابتدا از درون آغاز میشود

 

فکر کردن و هشیاری

 

بیداری حرکتی است که درون آگاهی رخ میدهد که در آن ، فکر کردن و هشیاری از یکدیگر جدا می شوند

هنگامی که بیدار هستید : بجای آنکه در افکارتان گم شوید ، خود را بصورتِ آگاهی در ورای افکار تشخیص می دهید، آنگاه هشیاری جای فکر کردن را می گیرد و بجای آنکه فکر کردن مسئول زندگی شما شود ، در خدمت هشیاری در می آید. هشیاری ای که پیوندی آگاهانه با شعور عالم دارد. هیچ اقدامِ منظم و منطقی که به “آن” بینجامد وجود ندارد، هیچ کاری برای بیدار شدن وجود ندارد که شما بتوانید انجام بدهید . زیرا هرچه انجام دهید ، عملِ “منِ ذهنی” است که تلاش دارد با افزودن بیداری به خود ، آنرا بصورت بهترین دارایی ارزشمند اش درآورد و خود را با این کار مهمتر و بزرگتر سازد، در واقع بجای اینکه بیدار شوید ، مفهومی ذهنی از “روشن بینی” را به ذهن خود می افزایید و سپس سعی می نمایید تا مانندِ آن تصویر ، زندگی کنید.

 

مشکلات

 

هر مشکلی به این دلیل آغاز می شود که شما به کنترل داشتن و مسبب بودن اعتقاد دارید، اما اگر به‌ دقت مشاهده کنید متوجه می‌شوید که افکار به همان شیوه‌ی باران یعنی بدون هیچ کنترلی از طرف شما اتفاق میفتند، زمانی که این افکار به وجود می‌آیند و شما باور دارید که آن‌ها مال شما هستند، خودتان را با آن داستانی که آن‌ها برایتان تعریف می‌کنند یکی می‌پندارید و در نتیجه در انتها سر از این توهم درمیاورید که شما آن کسی هستید که این مشکلات را دارد.

تمام این افکار حول محور این تصویر ذهنی از خود یعنی همان چیزی که باور می‌کنید خودتان هستید می‌چرخند. این تصویر ذهنی است که مشکل دارد، مشکلاتی با دیگران، مشکلات احساسی، روانی، سلامتی، مشکل با گذشته و آینده. تصویر ذهنی یا همان “حس من” تلاش می‌کند تا چیزها را که توهم هستند تغییر دهد و به‌ این‌ ترتیب ، ستیزه، رنج و ترس باقی می‌ماند.

این  نکته را، نه به صورت ذهنی ، بلکه به صورت حقیقی به یاد آورید که شما افکارتان نیستید، بلکه آگاهی ورای تمامی افکار، چه مثبت و چه منفی هستید، در این صورت به ورای افکار می روید و رهایی را حس خواهید کرد.

 

 

 

admin98 وب‌سایت
3.7 7 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی ترین
تازه‌ترین بیشترین واکنش نشان داده شده(آرا)
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
0
افکار شما را دوست دارم، لطفا نظر دهیدx