رفتار شما با خودتان چگونه است؟
- 07 شهریور 1402
- admin98
- 2 نظر
رفتار شما با خودتان ، تعیین کننده رفتار دیگران با شما است، تغییر کنید تا اطرافیان شما هم افراد دیگری شوند! افرادی که در اطراف ما هستند به صورت اتفاقی در کنار ما قرار نگرفتهاند، بلکه به دلیل تشابه یا نقطه اشتراک خاصی جذب ما شدهاند. بنابراين قبل اینکه در جستجوی تغییر در دیگران باشید،باید به فکر تغییر خودتان باشید! رفتار دیگران با ما قبل اینکه به دیگران بستگی داشته باشد، به نحوه نگاه ما، به خود بستگی دارد. رفتار شما با خودتان چگونه است؟ و این بسیار مهم و کلیدی است که خویشتن دوستی را وارد زندگی تان کنید.
اگر به خود عشق بورزید دیگران هم شیفته شما خواهند شد.
اگر به خود توجه نکنید هیچ کس دیگر هم توجه نمیکند. تا وقتی خانمی احساس می کند خدمتکار خانه است با او مثل خدمتکار رفتار می کنند.
اگر شما تغییر کنید آنها هم تغییر خواهند کرد. زندگی همواره در حال منعکس کردن احساسی است که درباره خویشتن داریم.
اگر باور کنید زندگی با شما سر جنگ دارد قطعا چنین خواهد شد.
اگر باور کنید زندگی با شما سر سازگاری دارد قطعا چنین خواهد شد. البته می توانید باور کنید که جهان هستی مدام در تدارک نقشه ای برای شاد کردن شماست، تمام آن چیزی که در زندگی تجربه می کنید نتیجه احساس خاص شما در لحظه حال است.
هوشمندانه زیستن
وقتی هوشمندانه زیستن را آغاز کنید بیشتر مشاهده گر و شنونده خواهید بود تا گوینده، وقتی نظارهگر بودن مستمر خود را آغاز کنید، بیشتر متوجه افکار و رفتار خود در لحظه هستید تا دیگران.
آنگاه به تدریج متوجه خواهید شد که به جای تحلیل و قضاوت دیگران، مشغول به تحلیل خویش هستید و به مرور خود را اصلاح میکنید و نه تنها دست از قضاوت و داوری دیگران برمیدارید، بلکه دست از عداوت و بحثهای درونی خود با دیگران نیز برمیدارید.
لذا کمکم سکوت بیرونی بر درون حاکم میشود و بیشتر در زمان حال هستید و در تجسس گذشته و تفحص آینده نیستید. آنگاه نیروی زمان حال کمک میکند تا اراده و قصد شما فعال گردد.
نکته مهم:
شما به طور مستمر به دیگران پیام میدهید
تا آن گونه که با خود رفتار میکنید؛ با شما رفتار کنند.
ذهنتان را آرام کنید
زندگانی ارزشمندتر از آن است که بخواهید سرعت آن را زیاد کنید. وقتی رفتار خود را با آرامش و وقار همراه کنید، کم کم این آرامش بیرونی موجب ظهور آرامش اصیل درونی در شما خواهد شد.سعی کنید ذهنتان را آرام کنید،با دقت به صداهای طبیعت و ماه و ستارگان و حیوانات و رودها گوش فرا دهید و انرژی آرام و سخاوتمند آنان را به همه انسانها عرضه کنید. از خود شروع کنید. با آرامش حمام کنید و لباس بپوشید و موهایتان را شانه بزنید.به هر حرکت خود دقت کنید. در خانواده سعی کنید از انرژی پایین دور باشید ،بیشتر وقت صرف خانواده کنید،با عزیزانتان قدم بزنید.در صف های طولانی در تلاش نباشید که نفر اول شوید،جای خود را به دیگران بدهید.در ترافیک سعی نکنید دائما از دیگران سبقت بگیرید و وقتی به چهارراهی نزدیک میشوید، سعی نکنید با افزایش سرعت از آن بگذرید.آگاهانه سرعت خود را کم کنید.
دائما متوجه تمایل خود برای رسیدن به آرامش باشید و اعمالتان را با این هدف هماهنگ کنید.بعد از مدتی کم کم به انسانی با ملاحظه و مهربان و آرام تبدیل خواهید شد.وزن شما متعادل می شود،عملکرد گوارشتان بهبود می یابد، زیرا تنش را در جسم و روان خود کاهش داده اید و کم کم به سکوت و آرامش خواهید رسید.
حضور در لحظه حال و میدان کوانتومی الهی
هنگامیکه که شما آگاهانه رفتار میکنید و کاملا در لحظهی حال حضور دارید، وارد میدان کوانتومی الهی میشوید که در آن احتمالات بینهایت وجود دارد و در آن وضعیت آگاهیِ متعالی میتوانید، واقعیت پیشروی خود را آگاهانه خلق یا بسوی خود جذب کنید، از این آموزه به خوبی درس میگیریم که لازمهی استفاده از “قانون جذب و خلق آگاهانه” ابتدا درک و تجربهی حضور در لحظهی حال است، یعنی حضور در لحظهی حال ناخودآگاه شما را در میدان کوانتومی الهی و هماهنگی کامل با جهان هستی قرار میدهد.
اکهارت تول معلم معنوی میگوید:
به اکنون توجه کنید،به رفتار، واکنش ها،
حس و حال تان ،فکرها ،احساس ها،ترس ها و آرزوهایتان
که در حالِ حاضر آشکار می شوند،بپردازید.
این ها گذشته موجود در شما هستند.
اگر بتوانید به اندازه کافی حضور داشته
باشید و همه این موارد را تماشا کنید،
نه با دیده انتقاد و تجزیه و تحلیل،
بلکه بدون داوری،آنگاه با گذشته
رو به رو می شوید و از طریق
نیروی حضورِ خود آن
را می زدایید…
خورشید درون
انسان همچون مهمانسرایی است که هر صبح مهمانی به آن وارد می شود.
یک شادی، یک افسردگی، یک نامهربانی و یا حتی آگاهی آنی و گذرایی به شکل میهمانی سرزده به این مهمانخانه وارد می شود.
به همه آنها خوشامد بگویید و از آنها پذیرایی کنید! حتی اگر جمعی از انبوه غم ها و اندوه ها باشند که تماما سرای شما را جاروب کرده و خالی از تمام اسباب و اثاثیه کنند
همچنان با هر یک از مهمانان به احترام رفتار کنید، شاید این مهمان سرزده، شما را برای یک شادمانی و سرور تازه ای تهذیب می کند.
دل شکستگی، شرمساری، شکست؛همه را از درب خانه با رویی باز به داخل دعوت کنید.
شکرگزار آمدن همه میهمانان خود باشید،زیرا هر یک از آنها به عنوان راهنمایی برای شما فرستاده شده اند تا آن خورشید درونی تان را بیدار کنند.
هوشیاری
وقتی به طور کامل هشیار هستید و اطرافیان شما رفتارِ ناآگاهانه ای نشان می دهند، نیازی نمی بینید که نسبت به آن واکنش نشان دهید، بنابراین به آن توجهی نمی کنید.
آرامش شما آن قدر زیاد و عمیق است که هر آنچه آرامش ندارد در آن محو می شود، گویی که اصلا وجود نداشته است.این امر چرخه ی کنش و واکنش را از بین می برد. و این نشان از آن دارد که رفتار شما با خودتان عالی است.
حیوانات، درختان و گل ها آرامشِ شما را احساس می کنند و به آن پاسخ می دهند.
شما با حضور خود و با نشان دادنِ آرامشی عمیق به دیگران آموزش می دهید.
و شما نوری میشوید که ناشی از خودآگاهیِ عمیق است و در نتیجه عاملِ رنج را از بین می برید.
شما ناآگاهی را در جهان از بین می برید.
درس های زندگی
وقتی همه چیز مطابق انتظار ما روی دهد،
شاید بتوانیم چیزی بیاموزیم.
اما ، ما درسهای بسیار مهم را وقتی میآموزیم،
که همه چیز اشتباه از آب در میآید.
در زندگی شما چیزهایی هست که اشتباه به نظر میرسند،
اما مهم آن است که در برابر آن چالش ها، رفتار شما با خودتان و دیگران چگونه است؟
آیا شما قادرید خود را بالا کشانده
و از یک شرایط بد، بهترین استفاده را ببرید؟
روح ، در سفر بازگشت به خانه، میآموزد
که چگونه در یک طریق معنوی بزرگوارانه رفتار کند.
مشکلات با والدین
اگر شما یکی از افرادی هستید که با پدر و مادر خود مشکل دارند، اگر هنوز درباره آنچه آنها کرده اند یا نکرده اند آزرده هستید، پس هنوز معتقد هستید که آنها انتخابی داشته اند و می توانسته اند به گونه ای دیگر رفتار کنند.
همواره چنین به نظر میرسد دیگران حق انتخاب دارند، اما این یک توهم است.
مادامی که ذهن با الگوهای شرطی شده خود زندگی تان را اداره میکند، تا زمانی که شما ذهن خود هستید چه اختیاری دارید؟
هیچ.
شما حتی حضور ندارید.
خود را با ذهن یکی انگاشتن، وضعیتی بسیار مختل است. در واقع این حالت نوعی دیوانگی ست.
تقریبا همه به درجات گوناگون از این بیماری رنج میبرند.
همین که متوجه این مطلب بشويد دیگر رنجشی نخواهید داشت.
چگونه میتوانید از کسی که بیمار است خشمگین باشید؟
یگانه پاسخ مناسب همدلی و مهربانی ست.
چون یک فرد ناظر به اعمال و رفتار خود بنگرید
تمرین معنوی
همچنان که به امور زندگی می پردازید،چون یک فرد ناظر به اعمال و رفتار خود بنگرید. انگار فردی دیگر مشغول امور است و شما نظاره گر هستید. خود را کامل احساس کنید. سکوت عمیق درون را حس کنید. دری را که این سکوت، به درون قلبتان گشوده است، همواره باز نگه دارید. هر کاری که انجام می دهید با تمرکز انجام دهید . نفس هایتان را عمیق و عمیق تر کنید.کم کم با اجرای این تمرین خلسه ای شیرین را در می یابید . کم کم متوجه می شوید شما انجام دهنده ی کار ها نیستید. این شما را به آرامشی ژرف می برد و آشفتگی هاتان را به ویژه در شرایط دشوار کم می کند و می توانید بر اعمال خود کنترل داشته باشید.
ارتعاشات
1.در ارتعاشات ضعیف، از نظر روحی، روند زندگی بسیار سخت است، زندگی انگار با ما سر جنگ دارد و شاهد حالت هایی نظیر ترس، اضطراب، نگرانی، خشم و بیماری های روانی خواهیم بود.
2.در ارتعاشات متوسط، سلامت احساس شما کمی استوارتر از حالت قبل می باشد و احساس خوبی خواهید داشت اما تغییرات شرایط اطرافتان و یا حتی رفتار دیگر انسان ها به راحتی می تواند شما را به دنیای آشفته ی ترس، نگرانی، احساس گناه و افسردگی برگرداند.
3.ارتعاشات با فرکانس و ارتعاش بالا، نشان دهنده ی سلامت احساسی کامل می باشد. در این ارتعاش، زندگی شما پُر از شادی و امید و هماهنگی می باشد. و هیچ کس نمی تواند بر سر راه برکت و سعادت زندگی شما مانعی به وجود آورد. در این حالت از شرایط نامساعد رنج نخواهید برد و اعمال و عقاید دیگران هیچ گونه تاثیر نامساعد بر حالت احساسی شما نخواهد داشت. همه ی اتفاقات و بد اقبالی ها به سادگی از زندگی تان محو خواهد شد. در فرکانس هایی با ارتعاش سریع تر، می توانید بینش و بصیرت های خود را زنده کنید و کل زندگیتان پُر از شادی و معجزه خواهد شد.
بنابراین بسیار مهم است که رفتار شما با خودتان چگونه است، چون میزان ارتعاشات شما، شرایط زندگی تان را تعیین می کند.
سخن پایانی:
هر کسی که قدم به زندگی شما می گذارد ،
یک معلم است … حتی اگر شما را عصبی کند
باز هم درسی به شما آموخته است زیرا
محدودیت های شما را نشان تان داده است…
پس آگاهانه و با آرامش با اطرافيان رفتار كنيد
هرگز فکر نکنید که اگر فلان مرحله زندگی بگذرد،
همه چیز درست میشود…
از همه چالشها لذت ببرید؛
هنر زندگی، دوست داشتن مسیر زندگی است…
خوشبختی در مسیر است، نه در مقصد
زندگی را نمی توان مالک شد.
نمی توانی آن را در مشت خودت بگیری،
اگر بخواهی آن را داشته باشی،
باید دست خود را باز نگه داری و پذیرا باشی…
خیلی ازاین مطالب لذت بردم
سپاس از شما