روش های موثر برای از بین بردن ترس و غلبه بر آن
- 10 اسفند 1400
- admin98
- 2 نظر

برای از بین بردن ترس ابتدا باید دلیل ترس را درک کرد، نه اینکه از آن فرار کرد و ترکش کرد. پذیرش عمیق و بدون ترس هر آنچه بر سر راه شما قرار میگیرد،یک ظهور هوشمندانه و خلاق در رمز و راز لحظه حال است
وقتی انسان نسبت به چیزی تنفر داشته باشد.تصویری روشن از آن در ذهن نیمه هشیارش به وجود می آید که در عرصه عینی نیز به وقوع میپیوندد.تنها راه از بین بردن این تصاویر عدم مقاومت است.وقتی نسبت به حمله و هجوم های ذهنت مقاومت نکنی و نه موافق باشی و نه مخالف،بعد چند دقیقه این افکار فروکش می کنند و انرژی شان گرفته می شود و شما را ترک می کنند.

از بین بردن ترس
۱ـ بودن در کنار افراد مثبتاندیش
تردیدی نیست که دنیا پُر از موضوعات ترسناک است، اما همیشه افراد خوب هم وجود دارند.کسانی که میتوانند دیگران را با انرژیهای مثبت وجودشان سیراب کنند. وقتی کنار این گونه افراد باشیم معمولا احساس شادتری داریم.
بنابراین تا جایی که میتوانید با کسانی همنشینی کنید که شما را به داشتن تجربههای زیبا تشویق میکنند. پیامهای مثبتی که از آنها دریافت میکنید، در زندگیتان به کار ببرید.
۲ـ درک ترس
بپذیرید که ترس فقط یک احساس است. ممکن است در زندگی افراد اتفاقهای خیلی بدی رخ دهد.اما یادتان باشد که این اتفاقها قرار نیست برای همه رخ دهد. وقتی به موضوع نگرانکنندهای فکر میکنید به احساستان در مورد آن توجه کنید. گاهی مواقع نسبت به موضوعی نگاهی افراطی دارید و بی خود و بی جهت به ترستان دامن میزنید. به موضوعات دور و برتان دید اغراقآمیز نداشته باشید.تا روح و ذهنتان بیجهت دچار آشفتگی نشود.

۳ـ مدیتیشن و دعا
هر روز زمانی را اختصاص دهید. و افکارتان را به سمت زمان حال و وجود خود معطوف کنید. با این تمرین یاد میگیرید.نگرانیهای بی موردتان درباره آینده و ناراحتیهای احتمالی از تجربههای گذشته را به فراموشی بسپارید و بیدلیل ترس و دلهره به جان خود نیندازید.
افرادی که با خالق خود ارتباط قوی و محکم دارند.میتوانند با ایمانشان و دعا و نیایش به احساس آرامش مناسبی دست پیدا کنند. وقتی تصور کنید که خالق هستی به شما و زندگیتان توجه دارد.با کمک این نیروی برتر میتوانید به آرامش برسید. تحقیقات نشان داده است که مدیتیشن و دعا هر دو به یک اندازه انسان را از ترس و نگرانی رها میکنند.

۴ـ لذت بردن از لحظههای شاد زندگی
لحظات شاد زندگیتان را یادداشت کنید. هر روز چند دقیقه را به نوشتن خاطرات این لحظههای شاد و همچنین برنامههایی که برای آینده دارید، اختصاص دهید. با این کار میتوانید.ساختارهای مغزتان را به سمت مثبتاندیشی تغییر دهید.
در حقیقت طبیعت مغزمان به گونهای است که برای حفاظت از ما دائم مراقب جنبههای منفی زندگی و محیط اطرافمان است. و خواه ناخواه به سمت افکار منفی کشیده میشویم.اما وقتی لحظات و خاطرات خوب خود را یادداشت کنیم.میتوانیم آن بخش از سیستم عصبی مغزمان را که مسئول پردازش افکار مثبت است.تقویت کرده و آن را وادار کنیم به موضوعات شاد و مثبت توجه کند.

۵ـ هر روز یک جشن
لازم نیست یک اتفاق فوقالعاده در زندگیتان رخ دهد. تا برایش جشن بگیرید. میتوانید به کوچکترین موفقیتهایتان نیز توجه کرده و برای آنها جشن بگیرید. حتی در حد درست کردن غذایی که همیشه دوستش دارید. در ضمن میتوانید. عضو فعالی در اجتماعتان بوده و با دیگران معاشرت داشته باشید. و از کسانی که موجب شادیتان میشوند قدردانی کنید.
۶ ـ لبخند
خندیدن یا لبخندی ساده زدن موجب یک سری واکنشهای ماهیچهای و هورمونی در بدن میشود که میتواند روحیه فرد را بسیار بالا ببرد. وقتی دائم لبخند بر لب داشته باشید.احساسات منفی برای ماندگاری در وجودتان مجبور است. بسیار تلاش کند و معمولا هم به موفقیت چشمگیری دست پیدا نمیکند.
با خندیدن سیستم ایمنی بدن قوی میشود و شما با لحظه حال پیوند می خورید.و موجب از بین بردن ترس می شود. پس همین الان لبخند بزنید. این کار واقعا حالتان را خوب میکند.

۷ـ هشیار شدن نسبت به افکار
هرقدر به افکار منفی و ترسناک فکر کنید و برایش انرژی بگذارید.قدرتشان بیشتر میشود و میتواند افکار مثبت را از میدان به در کند. و تعادل انرژی ها را برهم بزند. بنابراین هرگاه موضوعات نگرانکننده راهشان را به وجودتان پیدا کردند.نسبت به آنها هشیار شوید. و ناظر و شاهدشان باشید. تا انرژی منفی شان گرفته و تصفیه شود.همچنین می توانید به پیادهروی بروید.زمانی را در طبیعت بگذرانید. با این روش میتوانید انرژی تان را متعادل کنید.

۸ـ قدرت روحی
در دنیا همیشه چیزهایی برای ترسیدن وجود دارد.اما قرار نیست با ترس زندگی کنیم.بنابراین با شناختن ترسهایتان نسبت به آنها هشیار شده و اجازه ندهید. ترس، روح و روانتان را تضعیف کند.
با خود و وجودتان ارتباط عمیق تری بگیرید و الوهیت درون تان را کشف کنید. و بدانید که برای هر ترس و رنجی ،راه حل معنوی وجود دارد.








من بخاطر همسرم دارم تحقیق میکنم
ولی برام جالب است
سپاس.